بیداد تا کی ؟/مقاله اي تحليلي از "س. س." گزارشگر راديو بلوچي در زاهدان
همانگونه که آگاهان از مسائل ایران و بلوچستان باخبرند , بلوچستان سی سال است که در رنج ٬ تبعیض و بی عدالتی بسر می برد اما ٬ در سه سال گذشته جنایاتی به مراتب گسترده تر و بی شرمانه تر از سالهای قبل در این نقطه فراموش شده بوقوع پیوسته و هیچ فریاد اعتراضی از آزاد اندیشان بلند نشده , گویی دیگر هیچ انسان آزاده ایی در جهان نیست تا فریاد مظلومیت این مردم را بشنود. آنانی که تا دیروز دم از حقوق انسانی می زدند , چون به بلوچستان می رسند نه تنها اعتراضی به اوضاع فاجعه بار منطقه نمی نمایند بلکه با تبعیت از رسانه های دروغ پرداز رژیم سعی در موجه نشان دادن این تراژدی تاسف بار انسانی دارند .
اگر نظری به رسانه های به اصطلاح اپوزسیون بیاندازیم پی به این مطلب خواهیم برد و بیشتر مظلومیت مردم بلوچ را درک می کنیم .بعنوان نمونه اخبار "بی بی سی " زمانی که به بلوچستان می رسد چیزی جز انتشاردروغ های شبکه های رسانه ایی رژیم ندارد و حتی به خود زحمت نمی دهند به تحلیل و موشکافی قضایا بپردازند . یا موردی دیگر که واقعا باعث تاسف است . درج خبری با عنوان قتل 214 شرور در بلوچستان ٬ که در مورخه پنج شنبه 19 دیماه 1387 توسط " رادیو زمانه " انتشار یافت , جدای از عنوان این خبر که نویسنده بدون هیچ اطلاع و تحقیقی همان گفته فرمانده رژیم را بازگو کرده تحلیل توهین آمیز آن ٬ که با ارائه گفته هایی از وضع منطقه و کاروان های مواد مخدر موجود سعی کرده این جنایات را موجه جلوه دهد , نتیجه ای نمی توان گرفت جز مهر تایید بر این اقدام رژیم .
کسانی که گمان می کنند رژیم با کاروان های مواد مخدر در جنگ است , بهتر است سری به مناطق مرزی بزنند تا عبور دسته دسته ماشین های مملو از مواد از مرزهای دیوار کشیده شده بلوچستان را ببینند , چرا که صاحبان اصلی مواد همان مسئولان رژیم اند که با همکاری مهره های خائن و مخبر محلی اقدام به ترانزیت گسترده مواد مخدر می نمایند واین فقط محدود به مرز بلوچستان نیست بلکه از مرز خراسان رضوی تا جنوبی نیز همین اوضاع حکمفرساست .
بسیاری از کسانیکه بنام قاچاقچی کشته و اعدام می شوند یا با مقدار بسیار کمی مواد دستگیر شده و یا پول و پارتی برای آزادی خویش ندارند چرا که آنان که با همکاری خود رژیم عمده ایی اقدام به این کار می کنند هرگز کشته و اعدام نمی شوند . در ضمن بیشتر افراد کشته شده در بلوچستان بخاطر حمل پارچه یا سوخت و برنج و... کشته می شوند که خود هویداست این افراد از بیچارگی و درماندگی در تامین معاش و تبعیض موجود در منطقه و نبود کار و کارخانه دست به این اقدام می زنند وگرنه چه کسی دوست دارد جانش را بخاطر لقمه ایی نان در خطر افکند؟
در استانی که مسئولانش سعی در تغییر ترکیب جمعتی آن دارند و حتی شهرستانی های شیعه را نیز با وعده های رنگین به آن کوچ می دهند آیا بومیان بلوچ حقی ندارند ؟چرا کسی نمی پرسد اولویت استخدام 90 در صد ادارات در زاهدان بعنوان مرکز بلوچستان در اختیار زابلی ها و شهرستانی هاست و اگر هم با استخدام بلوچ ها موافقت شود در زاهدان نیست ؟ این درحالیست که در زابل و سیستان اصلا بلوچ استخدام نمی کنند نمونه اش سیمان زابل که اخیرا اقدام به استخدام صدها زابلی نمود . شاید می خواهند با این اقدام چهره سنی نشین و بلوچ نشین مرکز بزرگترین استان کشور شیعه ایران را تغییر دهند ! چرا کسی نمی پرسد زابل با وسعت بسیار محدود جغرافیایی دارای 4 شهرستان میانکنگی – زهک- زابل و رامشار است و ده کوره هایی همچون دوست محمد به بخش بدل گشتند اما در بلوچستان با این وسعت و جمعیت هنوز میرجاوه و نصرت آباد و ... بخش اند ؟آیا نباید تصور کرد تمام این برنامه ها برای تکه تکه کردن بلوچستان است تا شمال آن با 4 شهرستان در زابل و زاهدان بنام سیستان نامیده شود ؟
چرا کسی نمی پرسد شبکه تلوزیونی هامون که مربوط به استان است فقط به نمایش سیستان می پردازد نه خبری از اهل سنت و بلوچ پخش می کند حتی اینان حاضر نیستند کسی در کشور بداند قومی بنام بلوچ با فرهنگ و زبان و لباس خاص خود در اینجاست مدارسی را که از بلوچستان نشان می دهد غالبا دخترانه اند چون که همانطور که می دانید در مدارس دخترانه کسی را با لباس بلوچی راه نمی دهند ! حتی در گزارشها ی این شبکه خبری از بلوچ نیست بلکه همه کسانيکه بعنوان مردم محل در شهر و بازار از آنها نظرخواهي و يا سوال ميشود از اقلیت فارس اند و...؟ چرا کسی نمی پرسد با اینکه بیشترین صید ماهی در چابهار صورت میگیرد اداره کل شیلات استان تا ایرانشهر زیر نظر اداره شیلات سیستان بوده و اداره کل شیلات سیستان نامیده می شود و فقط شیلات چابهار مستقل است آن هم با نام اداره شیلات سیستان و بلوچستان ! ؟
آیا نباید از خود بپرسیم دلیل سرمایه گذاری میلیاردی رژیم و اعزام گسترده مبلغ های شیعه به منطقه سنی نشین بلوچستان چیست ؟ آیا مشکل بیکاری در منطقه حل گشته و کارخانه در آن تاسیس شده که دوملیارد ریال برای حسینیه علی النقی در زاهدان هزینه شد آن هم از پول بیت المال و عوارض و مالیاتی که از همین سنی ها می گیرند ؟چرا کسی نیست بپرسد دلیل اینکه این منطقه بدل به سکوی پرتاب مسئولان شده سوال کند ؟ آخوند" قربانی" که در اواخر دهه 60 و اوایل هفتاد در بلوچستان بود و هزاران حکم اعدام صادر کرد بعد از جنایت های گسترده در بلوچستان و نشان دادن خود به مسئولان همکنون از هيئت رئيسه مجلس شورای اسلامی است و می خواهد کاندید ریاست جمهوری هم شود . سردار" رادان" که فرمانده انتظامی استان در چند سال پیش بود بعد از جنایات و کشتار زیاد مردم منطقه همکنون جانشین فرماندهی انتظامی کشور گشته حتی همین آخوند" سلیمانی " تا چند ماه پیش حجت الاسلام بود حالا چون در صف مقدم مبارزه با به اصطلاح وهابیت است ترفیع گرفته و آیت الله شده است !!!.
آنان که از نزدیک در بلوچستان شاهد وقایع اند می دانند و می بینند چگونه رژیم تا دندان مسلح با صرف ملیاردها تومان قصد انسداد مرز با کانال و دیوار را دارد تا به این طریق مردم بلوچ که تنها منبع درآمدشان همین مرز است در محاصره شدید اقتصادی قرار گیرند .
نکته دیگری که در مورد این دیوار کشی گسترده به فراموشی سپرده شده و جا دارد دقیقا مورد موشکافی قرار گیرد سیل برگی روستاهای اطراف دیوار است بعنوان نمونه مردم مناطقی همچون " تحلاپ" – " لولکدان" – " تگور" و "انده " که همکنون با بسته شدن این دیواز بسیاری از مزارع کشاورزی و نخل هایشان در محدوده مناطق قرمز قرار گرفته و هیچ منبع در آمدی ندارند نگرانند این سه چهار خانه خشتی شان نیز با بودن دیوار که همچون سدی مقابل آب سرازیر شده از کوهای اطراف ایستاده بر سرشان فرو ریزد چرا که در جریان طوفان گونو بیش از نیمی از منطقه شهرک و تحلاپ را آب برد و متاسفانه در آن موقع توجهی به مردم اینجا نشد
امید است مردم بلوچستان و جهان گول دروغ ها و اقدامات ظاهری رژیم همچون آزادي تعدادي ازعلمای اهل سنت و فعالين مدني بلوچ را نخورند چرا که این آزادی پیش از انتخابات ریاست جمهوری و پس از تهديد رهبر اهل سنت مولانا عبدالحميد صورت گرفت . چنین اقدامی ازطرف رژیم در این شرایط قابل تصور بود همانطور که در سالیان قبل نیز رژیم اقداماتی مشابه قبل از انتخابات برای شرکت هرچه بیشتر اهل سنت و قومیت ها انجام داده است, اما مدتی پس از آن با گذر از پل " روز از نو, روزی از نو " به سرکوب مليتها ادامه داده است.
از رسانه های مستقل و انسان های آزاده نیز انتظار می رود بدور از جنجال تبلیغاتی رژیم با نگاهی عمیق واقع بینانه به مسائل بلوچستان بپردازند .
"س. س." گزارشگر راديو بلوچي در زاهدان
دوشنبه، 28 بهمن ماه 1387 برابر با 2009-02-16
-------------------------------------
لينکهاي مرتبط
اسامي تعدادي از جوانان بلوچي که در دو سال اخير دستگير و در زندانهاي جمهوري اسلامي بسر ميبرند
A list of some of the arrested Baloch in Iran (Between 2006-2008)
اسامي تعدادي از اعدام و کشته شدگان بلوچ توسط نيروهاي انتظامي رژيم جمهوري اسلامي ايران.
A list of Baloch youths who hanged/killed by Iranian Regime in 2004-2007
همانگونه که آگاهان از مسائل ایران و بلوچستان باخبرند , بلوچستان سی سال است که در رنج ٬ تبعیض و بی عدالتی بسر می برد اما ٬ در سه سال گذشته جنایاتی به مراتب گسترده تر و بی شرمانه تر از سالهای قبل در این نقطه فراموش شده بوقوع پیوسته و هیچ فریاد اعتراضی از آزاد اندیشان بلند نشده , گویی دیگر هیچ انسان آزاده ایی در جهان نیست تا فریاد مظلومیت این مردم را بشنود. آنانی که تا دیروز دم از حقوق انسانی می زدند , چون به بلوچستان می رسند نه تنها اعتراضی به اوضاع فاجعه بار منطقه نمی نمایند بلکه با تبعیت از رسانه های دروغ پرداز رژیم سعی در موجه نشان دادن این تراژدی تاسف بار انسانی دارند .
اگر نظری به رسانه های به اصطلاح اپوزسیون بیاندازیم پی به این مطلب خواهیم برد و بیشتر مظلومیت مردم بلوچ را درک می کنیم .بعنوان نمونه اخبار "بی بی سی " زمانی که به بلوچستان می رسد چیزی جز انتشاردروغ های شبکه های رسانه ایی رژیم ندارد و حتی به خود زحمت نمی دهند به تحلیل و موشکافی قضایا بپردازند . یا موردی دیگر که واقعا باعث تاسف است . درج خبری با عنوان قتل 214 شرور در بلوچستان ٬ که در مورخه پنج شنبه 19 دیماه 1387 توسط " رادیو زمانه " انتشار یافت , جدای از عنوان این خبر که نویسنده بدون هیچ اطلاع و تحقیقی همان گفته فرمانده رژیم را بازگو کرده تحلیل توهین آمیز آن ٬ که با ارائه گفته هایی از وضع منطقه و کاروان های مواد مخدر موجود سعی کرده این جنایات را موجه جلوه دهد , نتیجه ای نمی توان گرفت جز مهر تایید بر این اقدام رژیم .
کسانی که گمان می کنند رژیم با کاروان های مواد مخدر در جنگ است , بهتر است سری به مناطق مرزی بزنند تا عبور دسته دسته ماشین های مملو از مواد از مرزهای دیوار کشیده شده بلوچستان را ببینند , چرا که صاحبان اصلی مواد همان مسئولان رژیم اند که با همکاری مهره های خائن و مخبر محلی اقدام به ترانزیت گسترده مواد مخدر می نمایند واین فقط محدود به مرز بلوچستان نیست بلکه از مرز خراسان رضوی تا جنوبی نیز همین اوضاع حکمفرساست .
بسیاری از کسانیکه بنام قاچاقچی کشته و اعدام می شوند یا با مقدار بسیار کمی مواد دستگیر شده و یا پول و پارتی برای آزادی خویش ندارند چرا که آنان که با همکاری خود رژیم عمده ایی اقدام به این کار می کنند هرگز کشته و اعدام نمی شوند . در ضمن بیشتر افراد کشته شده در بلوچستان بخاطر حمل پارچه یا سوخت و برنج و... کشته می شوند که خود هویداست این افراد از بیچارگی و درماندگی در تامین معاش و تبعیض موجود در منطقه و نبود کار و کارخانه دست به این اقدام می زنند وگرنه چه کسی دوست دارد جانش را بخاطر لقمه ایی نان در خطر افکند؟
در استانی که مسئولانش سعی در تغییر ترکیب جمعتی آن دارند و حتی شهرستانی های شیعه را نیز با وعده های رنگین به آن کوچ می دهند آیا بومیان بلوچ حقی ندارند ؟چرا کسی نمی پرسد اولویت استخدام 90 در صد ادارات در زاهدان بعنوان مرکز بلوچستان در اختیار زابلی ها و شهرستانی هاست و اگر هم با استخدام بلوچ ها موافقت شود در زاهدان نیست ؟ این درحالیست که در زابل و سیستان اصلا بلوچ استخدام نمی کنند نمونه اش سیمان زابل که اخیرا اقدام به استخدام صدها زابلی نمود . شاید می خواهند با این اقدام چهره سنی نشین و بلوچ نشین مرکز بزرگترین استان کشور شیعه ایران را تغییر دهند ! چرا کسی نمی پرسد زابل با وسعت بسیار محدود جغرافیایی دارای 4 شهرستان میانکنگی – زهک- زابل و رامشار است و ده کوره هایی همچون دوست محمد به بخش بدل گشتند اما در بلوچستان با این وسعت و جمعیت هنوز میرجاوه و نصرت آباد و ... بخش اند ؟آیا نباید تصور کرد تمام این برنامه ها برای تکه تکه کردن بلوچستان است تا شمال آن با 4 شهرستان در زابل و زاهدان بنام سیستان نامیده شود ؟
چرا کسی نمی پرسد شبکه تلوزیونی هامون که مربوط به استان است فقط به نمایش سیستان می پردازد نه خبری از اهل سنت و بلوچ پخش می کند حتی اینان حاضر نیستند کسی در کشور بداند قومی بنام بلوچ با فرهنگ و زبان و لباس خاص خود در اینجاست مدارسی را که از بلوچستان نشان می دهد غالبا دخترانه اند چون که همانطور که می دانید در مدارس دخترانه کسی را با لباس بلوچی راه نمی دهند ! حتی در گزارشها ی این شبکه خبری از بلوچ نیست بلکه همه کسانيکه بعنوان مردم محل در شهر و بازار از آنها نظرخواهي و يا سوال ميشود از اقلیت فارس اند و...؟ چرا کسی نمی پرسد با اینکه بیشترین صید ماهی در چابهار صورت میگیرد اداره کل شیلات استان تا ایرانشهر زیر نظر اداره شیلات سیستان بوده و اداره کل شیلات سیستان نامیده می شود و فقط شیلات چابهار مستقل است آن هم با نام اداره شیلات سیستان و بلوچستان ! ؟
آیا نباید از خود بپرسیم دلیل سرمایه گذاری میلیاردی رژیم و اعزام گسترده مبلغ های شیعه به منطقه سنی نشین بلوچستان چیست ؟ آیا مشکل بیکاری در منطقه حل گشته و کارخانه در آن تاسیس شده که دوملیارد ریال برای حسینیه علی النقی در زاهدان هزینه شد آن هم از پول بیت المال و عوارض و مالیاتی که از همین سنی ها می گیرند ؟چرا کسی نیست بپرسد دلیل اینکه این منطقه بدل به سکوی پرتاب مسئولان شده سوال کند ؟ آخوند" قربانی" که در اواخر دهه 60 و اوایل هفتاد در بلوچستان بود و هزاران حکم اعدام صادر کرد بعد از جنایت های گسترده در بلوچستان و نشان دادن خود به مسئولان همکنون از هيئت رئيسه مجلس شورای اسلامی است و می خواهد کاندید ریاست جمهوری هم شود . سردار" رادان" که فرمانده انتظامی استان در چند سال پیش بود بعد از جنایات و کشتار زیاد مردم منطقه همکنون جانشین فرماندهی انتظامی کشور گشته حتی همین آخوند" سلیمانی " تا چند ماه پیش حجت الاسلام بود حالا چون در صف مقدم مبارزه با به اصطلاح وهابیت است ترفیع گرفته و آیت الله شده است !!!.
آنان که از نزدیک در بلوچستان شاهد وقایع اند می دانند و می بینند چگونه رژیم تا دندان مسلح با صرف ملیاردها تومان قصد انسداد مرز با کانال و دیوار را دارد تا به این طریق مردم بلوچ که تنها منبع درآمدشان همین مرز است در محاصره شدید اقتصادی قرار گیرند .
نکته دیگری که در مورد این دیوار کشی گسترده به فراموشی سپرده شده و جا دارد دقیقا مورد موشکافی قرار گیرد سیل برگی روستاهای اطراف دیوار است بعنوان نمونه مردم مناطقی همچون " تحلاپ" – " لولکدان" – " تگور" و "انده " که همکنون با بسته شدن این دیواز بسیاری از مزارع کشاورزی و نخل هایشان در محدوده مناطق قرمز قرار گرفته و هیچ منبع در آمدی ندارند نگرانند این سه چهار خانه خشتی شان نیز با بودن دیوار که همچون سدی مقابل آب سرازیر شده از کوهای اطراف ایستاده بر سرشان فرو ریزد چرا که در جریان طوفان گونو بیش از نیمی از منطقه شهرک و تحلاپ را آب برد و متاسفانه در آن موقع توجهی به مردم اینجا نشد
امید است مردم بلوچستان و جهان گول دروغ ها و اقدامات ظاهری رژیم همچون آزادي تعدادي ازعلمای اهل سنت و فعالين مدني بلوچ را نخورند چرا که این آزادی پیش از انتخابات ریاست جمهوری و پس از تهديد رهبر اهل سنت مولانا عبدالحميد صورت گرفت . چنین اقدامی ازطرف رژیم در این شرایط قابل تصور بود همانطور که در سالیان قبل نیز رژیم اقداماتی مشابه قبل از انتخابات برای شرکت هرچه بیشتر اهل سنت و قومیت ها انجام داده است, اما مدتی پس از آن با گذر از پل " روز از نو, روزی از نو " به سرکوب مليتها ادامه داده است.
از رسانه های مستقل و انسان های آزاده نیز انتظار می رود بدور از جنجال تبلیغاتی رژیم با نگاهی عمیق واقع بینانه به مسائل بلوچستان بپردازند .
"س. س." گزارشگر راديو بلوچي در زاهدان
دوشنبه، 28 بهمن ماه 1387 برابر با 2009-02-16
-------------------------------------
لينکهاي مرتبط
اسامي تعدادي از جوانان بلوچي که در دو سال اخير دستگير و در زندانهاي جمهوري اسلامي بسر ميبرند
A list of some of the arrested Baloch in Iran (Between 2006-2008)
اسامي تعدادي از اعدام و کشته شدگان بلوچ توسط نيروهاي انتظامي رژيم جمهوري اسلامي ايران.
A list of Baloch youths who hanged/killed by Iranian Regime in 2004-2007
Inga kommentarer:
Skicka en kommentar