onsdag 30 april 2008

Take the necessary urgent action on saving the lives of 4 young Baloch from Iranshahr – Balochistan

Following the reporters in Balochistan who closely work with "Balochistan Human Right watch", the Iranian Islamic Republic’s security forces have arrested following 4 young Baloch in Iransharh, namely the area of Sardaragan in Iranshahr:

1. Abdoullah Kalkali son of Din Mohammad, 25 year old, well digger
2. Eshagh (Isaq) Kalkali son of Din Mohammad, 27 year old, well digger
3. Amin Damani son of Sharif, 23 year old, well digger
4. Taj Mohammad Kalkali, son of Nezar, 23 year old, farm worker

The mentioned 4 young Baloch were arrested approximately 10-12 days ago, and transferred to an unknown detension address. Abdoullah, Eshagh and Amin were arrested while they were on their job, and Taj Mohammad in his home address.

Eshagh had recently returned from a religious journey from Pakistan. It is a well-known and common religious missionary journey among Sunni muslims. His journey had lasted in 4 months. Eshagh was arrested few days after he came back from the journey.

All attempts from involved families due to get any kind of logical argumentation from the authorities have not resulted positively, and the only official message is pointing out that their sons have been involved in armed activities against the regime, and they have a strong link to Jondollah group. Furthermore, it has been announced that Eshagh has had a meeting with Abdoulmalik Rigi while he was in Pakistan under his religious missionary journey. Abdoulmalik Rigi is the leader of Jondollah group.

Din Mohammad, the father of Abdoullah and Eshagh was already suffering by a heart desease, and he passed away one week after the arrest of his two sons, by a heart attack that undoubtedly was initiated by the fact that the security gurads had arrested the sons.

All related families are under the strongest control and psychological pressure, and of course nobody can direct any question concerning their sons, simply because all are fearing for their own lives as well. All close relatives are so worried about their own destiny that they even have cut any link to the involved families.

As informed, the Islamic republic of Iran has already killed and still killing hundreds / thousands of young Baloch with false allegations such as participation in drug handling processes and / or participation in armed groups. As informed also, the acused persons have been killed with no any right for justice defence against the false allegations. When it is not possible for the regime to take such allegations in use, it does not hesitate to claim the Baloch are politically active agains the regime.

Therefore we in "Balochistan Human Right Watch" fear for the lives of all these 4 young Baloch and would like to call international attention, the Amnesty International in particular, to our concern. Nevertheless we would like the international community to take the necessary immediate action on this particular imprtant matter.


Thanking you in advance


Yours sincerely,

Balochistan Human Right Watch / Radio Balochi FM - Sweden
Tuesday, 29 April 2008


فوري: براي نجات چهار جوان بلوچ ايرانشهري اقدام فوري نمائيد
-------------------------------
لينکهاي مرتبط
صفحه خبرهای حقوق بشر بلوچ
Baloch Rights Watch News

tisdag 29 april 2008

فوري: براي نجات چهار جوان بلوچ ايرانشهري اقدام فوري نمائيد

فوري: براي نجات چهار جوان بلوچ ايرانشهري اقدام فوري نمائيد
بنابه گزارش فعالین "ديده بان حقوق بشر بلوچستان" در بلوچستان چهار جوان بلوچ ايرانشهري (از محله سردرگان) با اسامي 1-عبدالله کلکلي سن 25 , شغل کارگر مقني , نام پدر دين محمد 2-اسحاق کلکلي سن 27, شغل کارگر مقني , نام پدر دين محمد 3-امين دامني سن 23شغل کارگر مقني , نام پدرشريف 4-تاج محمد کلکلي سن 23, , شغل کشاورز , نام پدر نظر حدود ده روز قبل(سه
نفر اول در محل کارشان و نفر آخر در منزل خود) توسط مامورين اداره اطلاعات دستگير و به جاي نامعلومي انتقال يافته اند
اسحاق کلکلي بخاطراعتقادات مذهبي خود همراه يک گروه "تبليغ جماعتي"براي يک سفرآموزش وتبليغ ديني چهار ماهه به پاکستان
رفته بود که چند روز بعد از بازگشت توسط مامورين اطلاعات دستگير ميشود
خانواده هاي دستگيرشدگان وقتي براي يافتن فرزندانشان به دفتر اداره اطلاعات و نيروهاي انتظامي ايرانشهرمراجعه ميکنند, به آنها گفته ميشود که فرزندان آنها اشرار مسلح هستند و با "جنبش مقاومت مردمي ايران" (جندالله) در ارتباط بوده اند و در پيش آنها اسلحه يافت شده - همچنين گفته اند که زمانيکه اسحاق با تبليغ جماعتيها در پاکستان بوده با عبدالمالک ريگي ملاقات کرده است" ه
دين محمد , پدرعبدالله و اسحاق داراي عارضه قلبي بوده , با شنيدن اين صحبتها در مورد دو فرزندش فشار زيادي به او وارد ميشود و يک هفته بعد از دستگيري آنها دچار حمله قلبي ميشود و فوت ميکند
خانوادهها ي آنها از طرف اداره اطلاعات تحت کنترول و فشار هاي شديد قرار دارند طوريکه آنها جرات نميکنند که موضوع را پيگيري کنند - حتي اقوام نزديک هم از ترس , رفت و آمد هاي خود را با آنها قطع کرده اند
رژیم جمهوری اسلامی در راستای سرکوب بلوچها و ایجاد رعب و وحشت در منطقه اقدام به دستگیری های گسترده جوانان بلوچ کرده و آنان را تحت شدید ترین شکنجه ها قرار ميدهد و با تشکیل دادگاه های زیر زمینی این افراد بیگناه را بدون برخورداری از حق داشتن وکیل و حتی اعتراض, به احکامی وحشیانه و ضد بشری همچون اعدام و یا بریدن دست و پا محکوم می نمايد
اين خطر وجود دارد که اين چهار جوان دربند هم به چنين سرنوشتي دچار و يا به حبس طولانی ‌مدت محکوم ‌شوند
ما فعالين "ديده بان حقوق بشر بلوچستان "شديدا نگران وضعيت آنها هستيم و از همه سازمانهاي فعال حقوق بشري , سازمان عفو بين اللمل , شما انسانهاي آزاديخواه و هموطنان آزاده تقاضا داریم که براي آزادي و حفظ سلامت و تامین امنیت جانی اين افراد اقدام فوري نمائيد
Balochistan Human Rights Watch / Radio Balochi FM سه شنبه، 10 اردیبهشت ماه 1387
برابر با 2008-29-04-
توضيح: اين نامه به "آمنستي اينترنشنال "و ديگر سازمانهاي حقوق بشري فرستاده شده است
-------------------------------
لينکهاي مرتبط
صفحه خبرهای حقوق بشر بلوچ
Baloch Rights Watch News

کنترل شدید حوزه های علمیه اهل سنت از سوی حکومت شیعی ایران

کنترل شدید حوزه های علمیه اهل سنت از سوی حکومت شیعی ایران
بنابر گزارش دريافتي از همکارمان "ا . ب" درچابهار,اخيرا اکثر حوزههاي ديني اهل سنت مصوبه اي را دريافت کرده اند که گواهي از کنترل شديد دولت بر مسئولين آنها و فعاليتهاي در اين اماکن را ميدهد
مصوبه مذکور که در شورای انقلاب فرهنگی جمهوری اسلامی صادر و به تائيد رئيس جمهوری رسيده است به وسیله دفتر رهبری در امور اهل سنت استان سیستان وبلوچستان به مدیران حوزه های علمیه اهل سنت وعلمای اهل سنت ابلاغ گردیده است
طبق اين مصوبه حوزه های علمیه اهل سنت مکلف هستند , جهت پذیرش طلاب ومدرسین وکتب درسی ودیگر امورات اهل سنت بايد با هماهنگی و نظارت مستقیم سازمان اوقاف ودفتر رهبری عمل کنند
ا . ب گزارشگر راديو بلوچي اف ام در چابهار

söndag 27 april 2008


قتل يك جوان بلوچ توسط نیروهای انتظامی رژیم در بلوچستان
فرمانده قرارگاه رسول اكرم رژیم امروز شنبه در گفتگوي با خبرگزاري حکومتي "ايسنا" خبر از قتل يك جوان بلوچ و دستگيري تعدادي که توسط نیروهایش صورت گرفته است, را داد و از آنان بعنوان "اشرار و قاچاقچيان مواد مخدر ياد ميکند
خبرگزاري حکومتي "ايسنا" در مورد قتل اين جوان چنين نوشت
فرمانده قرارگاه عملیاتی رسول اکرم (ص) از انجام دو عملیات غرور آفرین توسط جان بر کفان قرارگاه عملیاتی رسول اکرم (ص) در 24 ساعت گذشته و انهدام یک کاروان قاچاق مواد مخدر، دستگیری سرکرده اشرار، به همراه چهار نفر از همدستانش، هلاکت و زخمی شدن دو نفر از آنان و کشف مقادیری مواد مخدر و سلاح و مهمات در شرق کشور خبر داد.سرتیپ پاسدار بهرام نوروزی در گفت وگو با خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) منطقه ی سیستان و بلوچستان، در تشریح این عملیات ها گفت: جان برکفان هنگ چهارم کرمان با انجام اقدامات اطلاعاتی گسترده از حمل و جابجایی مسلحانه مواد مخدر توسط یکی از اشرار فراری منطقه معروف به (کامبیز) که قصد داشت مواد را به استان تهران انتقال دهد با خبر شدند.وی ادامه داد : بر این اساس نیروهای هنگ چهارم مسیرهای تردد اشرار را کنترل و کلیه راههای خروجی آنان را مسدود کردند.وی اظهار داشت : با اطلاعات به دست آمده اشرار که راهی برای فرار نمی بینند با مخفی کردن مواد در ارتفاعات شهرستان رفسنجان با خودروهای پوششی خود را به رفسنجان رسانده و با یکی از رابطان خود ارتباط برقرار می کنند.فرمانده قرارگاه عملیاتی رسول اکرم (ص) تصریح کرد: ماموران جان برکف این هنگ سه اشرار را در راه عزیمت به کرمان دستگیر کردند و با تحقیقات انجام شده مخفیگاه آنان را در رفسنجان شناسایی و در عملیاتی غرور آفرین و شجاعانه عصر روز گذشته با آنان درگیر شدند که در این درگیری یک نفراز اشرار هلاک و یک نفر مجروح شد و همچنین سرکرده اشرار معروف به کامبیز به همراه یکی از همدستانش در محل دستگیری شد . در این عملیات هفت قبضه سلاح نیمه سنگین و انفرادی نه قبضه نارنجک دستی و مقادیر زیادی مهمات مربوطه و 2756 کیلوگرم تریاک به همراه تعدادی خودرو و تفلن همراه در محل کشف و ضبط شد.وی همچنین به انجام عملیاتی دیگر توسط ماموران هنگ سوم خراسان جنوبی اشاره و عنوان کرد: جان بر کفان این هنگ نیز در راستای اجرای طرح عملیاتی هامون حین گشت زنی و کنترل حوزه استحفاظی به یک دستگاه خودرو وانت پیکان مشکوک شده و خودرو مذکور را که اقدام به فرار کرده بود در یک تعقیب و گریز متوقف کردند.فرمانده قرارگاه عملیاتی رسول اکرم (ص) افزود: در بازرسی از خودرو متوقف شده 660 کیلوگرم تریاک به همراه یک میلیون و 845 هزار تومان وجه نقد و یک دستگاه تلفن همراه کشف و ضبط و راننده خودرو نیز دستگیر شد.
http://sb.isna.ir/mainnews.php?ID=News-13524
گزارش رادیو بلوچی اف ام
شنبه، 7 اردیبهشت ماه 1387 برابر با 2008-04-26
----------------------------------------------------------
لينکهاي مرتبط
اسامي تعدادي از اعدام و کشته شدگان بلوچ توسط نيروهاي انتظامي رژيم جمهوري اسلامي ايران....اينجا را کليک کنيد
A list of Baloch youth who killed by Iranian Regime in year 2005-2007
براي ليست (تعدادي) از اعدام /کشته شدگان قبل از سال 2004اينجا را بزنيد
A list of Baloch youths who hanged/killed by Iranian Regime in 2004-2007 (In English)
صفحه خبرهای حقوق بشر بلوچ
سازمان عفو بین الملل :تعدیات حقوق بشری علیه اقلیت بلوچ-ایران
Amnesty international /Iran/Human Rights Abuses against the Baluchi Minority

تخریب خانه های مستضعفین در بلوار شهید فاضلی


مشکلات عظیم کوخ نشینان
تخریب خانه های مستضعفین در بلوار شهید فاضلی

دو روز پشت سر هم گروهی از مردم فقیر که بسیار ناراحت بودند به دفتر مولانا مراجعه می کردند دیروز مولانا تشریف نداشتند لذا من آنها را راهنمایی کردم به شورای شهر و فرمانداری مراجعه کنند
امروز مجددا آمده بودند مولانا به درد دلهای آنان گوش دادند آنان می گفتند ارگانهای دولتی با لدر و ماشینهای تخریب گر خانه های ما را ویران نموده اند.


مولانا پس از تماسهایی که با برخی از مسولان ذیربط گرفتند به من امر نمودند همراه آنان بروم تا از نزدیک آنجا را بازدید نمایم.
من از این دستور مقداری دلگیر شدم چون هیچ کاری از دست ما بر نمی آید یعنی بازدید ما دردی را دوا نمی کند از سر مجبوری قبول

نمودم . چون ظهر بود پنج بعد از ظهر را قرار گذاشتیم.
ساعت پنج رفتم بلوار شهید فاضلی.
تعداد زیادی از مردم مصیبت زده در مسجد محله اجتماع کرده بودند . مردم بیچاره و فقیر طوری استقبال کردند که انگار من یکی از آن

مسئولان ( تخریب گر و... ) هستم و می توانم به دادشان برسم .
به درد دلشان گوش دادم آنان می گفتند: قبل از انقلاب زمانی که زاهدان تازه تاسیس شده هر قومی برای خود یک منطقه ای داشته است . این منطقه متعلق به قوم براهویی بوده است . قبل از انقلاب سردار رحمان خان سردار قوم براهویی (پدر حاج محمد عمر خان) این قسمت را قطعه بندی نموده و به اقوامش واگذار نموده است آنان نیز دست به دست فروخته اند تا به ما رسیده است


.
ما سالها است که بی آب و برق و بدون تمام امکانات شهری اینجا زندگی می کنیم زندگی ما با بیم و امید است امید اینکه روزی مثل دیگر مردم زندگی راحتی داشته باشیم و بیم و ترس از این جهت است که اگر خانه های ما را تخریب کردند کجا برویم؟
ما خرج بچه هایمان را به زور با کارگری تامین می کنیم و ما هرگز توانایی کرایه نشینی را نداریم. اگر توانایی می داشتیم کدام انسان حاضر است در این دور و زمانه بدون آب و برق در شهر زندگی کند ؟ می رفتیم جایی دیگر.



پریروز نیروهای دولتی با لدر و کمپرسی و نیروهای مسلح بدون اخطار قبلی به خانه های ما حمله ور شدند نمی دانید چه محشری به پا شد دنیا روی سر ما خراب شد. برخی از مردم دیوار خانه اش تخریب شد و آنان ناچار شدند برای حجاب و پرده زن و بچه هایشان پتوهای خود را به شکل دیوار در آورند برخی از خانه ها دستشویی هایشان ویران شد و.... به ما گفته اند بار دیگر بر می گردیم و خانه هایتان را تخریب می کنیم نمیدانیم چه کار کنیم؟
برای تسکین درد شان گفتم یک بازدیدی بکنیم
مردم با حالت خاصی اصرار داشتند که خانه آنها را نیز بازدید کنم حتی زنها کنار خیابانهای خاکی در گروههای کوچک جمع شده بودند و هر کدام کاغذی بدست داشتند و به من ناتوان تر از خودشان نشان می دادند و انتظار کمک و نجات خانه هایشان را داشتند. ترس و نگرانی را در چهره همه حتی بچه های کوچک می شد از دور تشخیص داد. برخی اصرار داشتند که به خانه آنها بروم و پای کبود فرزندش را که در این ماجرا زخمی شده ببینم.



بی اختیار به یاد سخنرانیهای رهبر فقید افتادم که خیلی سفارش می فرمود که : قدر کوخ نشینان را بدانید ....
سخت متاسف شدم که چرا در مملکت اسلامی ( و حکومت عدل علی) ما چین مشکلاتی برای برخی از مردم بیچاره و بی سر پناه وجود داشته باشد. مگر مملکت ما زمین کم دارد؟ اگر مسئولین این زمینها را برای خود لازم دارند حد اقل گوشه ای دیگر را به راحتی می توانند برای زندگی این افراد بی سرپناه اختصاص دهند.
و شرمنده شدم چون میدانم کاری از دست من بر نمی آید.
و تعجب کردم از جرات برخی از هموطنانی که خود را مامور و معذور می دانند ( مسئولین ذیربط کسانی که حکم صادر می کنند و کسانی که اجرا می کنند) که چگونه به خود جرات می دهند و چنان ظلمهایی را مرتکب می شوند که دیر یا زود سبب ویرانی خانه هایشان می شود.
آه مظلومان با سرعت برق به آسمان می رود و ...



تصاویر بیشتر را در ادمه مطلب ملاحظه فرمایید

http://www.majd11.blogfa.com/post-100.aspx
-----------------------------------------------------------------------
لينکهاي مرتبط


تصاویر بیشتر را در ادمه مطلب ملاحظه فرمایید

lördag 26 april 2008

س.س.", گزارشگر راديو بلوچي اف ام: توهین به فرهنگ و زبان بلوچ در جشنواره فروردين امسال در چابهار

س.س.", گزارشگر راديو بلوچي اف ام: توهین به فرهنگ و زبان بلوچ در جشنواره فروردين امسال در چابهار
طبق گزارشي از "س.س." گزارشگر راديو بلوچي اف ام , چندی پیش در جشنواره ایی که از 1 تا 13 فروردین 1387جهت جذب گردشگران در بندر آزاد چابهار برگزار گردید, مسئولان برگزار کننده حتي يکنفر از هنرمندان بلوچ را دعوت نکرده بودند
مهمانان محلي روز شماري ميکنند که شايد در روزهاي آينده و يا درروزهاي آخر جشنواره از هنرمندان بلوچ براي هنرنماي دعوت عمل خواهد آمد. اما روند عدم استفاده از هنرمندان بلوچ تا روز آخر ادامه مييابد.
در آخرین روز جشنواره یکی از هنرمندان بومی منطقه بنام "اسحاق بلوچ" به مسئول برگزار کننده جشنوازه آقای " امان الهی " که فردي غيربومي ميباشد , اعتراض می کند که چرا در جشنواره ایی که به اسم معرفي و شناساندن فرهنگ وهنر منطقه هزينه يابي شده است و در بلوچستان اجرا ميگردد از هنرمندان آن دعوت نشده است؟ در پاسخ آقای امان الهی می گوید : فرهنگ بلوچ تکراریست و جایگاه مردمی ندارد !!
"س.س" اضافه ميکند که , مسئولين جشنواره براي مخدوش و بی اعتبار کردن کردن فرهنگ بلوچ در حضور مهمانهاي که اکثرا از شهرستانهاي ديگر حضور يافته بودند, از اين هم فراتر ميروند.
برای تمسخر فرهنگ بلوچ یکی از بازیگران تهرانی بنام " منوچهر نوذری " لباس بلوچی می پوشد و در صحنه با زبان مثلا بلوچی شروع به دلقک بازی می کند.
نوذري با شلوار بلوچی با حالت تمسخر آمیزی روي صحنه به این ور و آن ور می رود و نهایتا به طرز بسیار زننده ایی شلوار بلوچی را در صحنه از پا در آورده و آنرا بدور پرت ميکند
زبان بلوچي هم از برخودهاي اين افراد مغرض و نژادپرست بي بهره نميماند. آنان براي تمسخر, فردي را که گويا اهل کرمانشاه بود برروي صحنه دعوت ميکنند که براي حاضرين به "زبان بلوچي" شاعري کند. او پشت ميکروفون حاضر ميشود و شعری فارسي را با حالت خنده با لهجه افغانی می خواند و می گوید که بلوچی خوانده است .
این است حق قانونی و شهروندی بلوچها در ايران! که به وجود و به فرهنگشان و مذهبشان اينچنين توهين ميشود
راديو بلوچي اف ام
گزارشي از "س.س." گزارشگر راديو بلوچي اف ام در زاهدان
جمعه 6 اردیبهشت ماه 1387 برابر با 2008-04-25
----------------------------------------------------------
لينکهاي مرتبط
صفحه خبرهای حقوق بشر بلوچ
ديده بان حقوق بشر بلوچستان

گزارشي از "ق ,ب" گزارشگر راديو بلوچي در سراوان: اوضاع زاهدان در چند روز اخير


گزارشي از "ق ,ب" گزارشگر راديو بلوچي در سراوان: اوضاع زاهدان در چند روز اخير
طبق گزارش "ق , ب" همکار و گزارشگر راديو بلوچي اف ام در روزهای اخیر در شهر زاهدان خودروهای نیروی انتظامی 24 ساعته در حالي گشتزني بوده و هستند.
, وروديها و خروجيهاي شهربويژه چهارراهها و تقاطع هاي خیابان دانشگاه -خیابان بهشتی-خیابان پاسداران-گوربند و... مملو از نيروهاي انتظامي و بشدت تحت كنترل هستند و بالگردهای نظامي رژيم همه روزه در آسمان شهر در حال چرخش ميباشند -طوريکه سطح شهر كاملا حالت نظامي به خود گرفته است
همه دانشجويان براي ورود و خروج از دانشگاه بايد کارت شناسائي نشان دهند
مسافرين و خودروها برای خروج از شهر بعد از ارائه کارت شناسائي شديدا مورد پرس و جو قرار ميگيرند, چيزي که باعث شده که مردم فقط برای انجام کارهای ضروری از شهر خارج شوند
"ق,ب" در گزارشش مي افزايد : رژيم ميخواهد با برقراري جو نظامي در شهرهاي بلوچستان رعب و وحشت ايجاد کند. نيروهاي انتظامي روزانه مرتبا چندين جوان بلوچ را دستگير و در خودروهايشان در شلوغ ترین و پر رفت و آمدترین خیابانهاي شهر براي نمايش در معرض ديد عموم قرارميدهند
با اين وجود مردم به حالت عادي زندگي روزمره خود را ادامه ميدهند . خصوصا بعد از پخش اخبار "برکناري" حبيب الله دهمرده و انتقال آخوند ابراهيم نکونام بسيار خوشحا ل بنظر ميرسند
گزارش راديو بلوچي اف ام "ق , ب" همکار و گزارشگر راديو بلوچي اف ام درسراوان جمعه 6 اردیبهشت ماه 1387 برابر با 2008-04-25
----------------------------------------------------------
لينکهاي مرتبط
استاندار (حبيب الله دهمرده ) مجبور به کنارگيري از سمت خود شده است؟ شايعه يا حقيقت؟
آخوند ابراهيم نکونام بدليل راه يافتن به مجلس دور هشتم بلوچستان را ترک خواهد کرد
صفحه خبرهای حقوق بشر بلوچ
Baloch Rights Watch News
اسامي تعدادي از اعدام و کشته شدگان بلوچ توسط نيروهاي انتظامي رژيم جمهوري اسلامي ايران....اينجا را کليک کنيد
A list of Baloch youth who killed by Iranian Regime in year 2005-2007

torsdag 24 april 2008

استاندار (حبيب الله دهمرده ) مجبور به کنارگيري از سمت خود شده است؟ شايعه يا حقيقت؟

استاندار (حبيب الله دهمرده ) مجبور به کنارگيري از سمت خود شده است؟ شايعه يا حقيقت؟
بنابر دو گزارش دريافتي از همکارانمان در بلوچستان (ق ب از سراوان و ا ب از چابهار) در اکثر شهرهاي بلوچستان شايعه است که استاندار سيستان و بلوچستان اجبارا و برخلاف موافقتش از پستش کناره گيري کرده است ولي اين خبر تاکنون از طرف هيچ منابع خبري داخلي و يا خارجي ذکر و يا تائيد نشده است
سه هفته قبل سايت تحليلي خبري "عصر ايران"در گزارشي بنقل از يک "منبع مطلع " خبر داد که بزودي چهار استاندار تغییر می کنند.با وجود اينکه از نام استان های مورد نظر در گزارش "عصر ايران" چيزي ذکر نشده بود ولي براحتي ميتوان پيش بيني نمود که آقاي حبيب الله دهمرده بدليل ديد و عملکرد ههاي تشنج گرايانه اش در منطقه يکي از اين افراد مورد نظر ميباشد
مردم استان بويژه قشر فرهنگي افکار افراطي و گرايشات قومگرايانه وي را در زمانيکه مديريت دانشگاه سيستان و بلوچستان را عهده دار بود تجربه کرده بودند و از کوچکترين حمايت مردمي برخودار نبود
دولت احمدي نژاد با اين انتصاب مورد انتقادات شديدي از طرف اقشار مختلف اين منطقه قرار گرفت - حتي بعضي از کارشناسان محلي از آن بعنوان يکي از بزرگترين خطا هاي دولت ياد کردند
مردم همراه با علما و ريش سفيدان صبر و بردباري بخرج دادند و خواستند عملکردههاي آينده او را معيار قرار دهند. اما او براي پيشبرد سياستهاي بلوچ ستيزي خود باند حزب اللهي و بلوچ ستيز شيعي سيستان را بر اکثر ارگانهاي اجرائي استان تسلط داد وسياست سرکوبگرانه اي را درپيش گرفت
دهمرده وهمگرويهايش(شهرياري و آخوند نکونام ) موجي از خون در بلوچستان بپا کردند -با درخواست آنها بزرگترین قرارگاه عملیاتی کشور با بیش از سی هزار نیرو که به هیچ بلوچی ( کودک, پیر و جوان ) رحم نکرده اند با امکانات و اختیارات فراوان دراستان مستقرگشت-و امروز شاهديم که صدها زن بى‌سرپرست و هزاران فرزند به جا مانده ازافراد ي که توسط اين نيروها در کوچه و خيابانهاي بلوچستان به اسم عاملان ناامني ويا قاچاقچيان موادمخدر کشته شده اند در اجتماع حيران و سرگردان هستند
در محل شايعه است که دو نفر, يکي آقاي سيد صولت مرتضوي استاندار فعلي خراسان جنوبي , شخص دوم حاج نورمحمد ربوشه که در دو دور نماينده ايرانشهردر مجلس بود براي سمت استانداريعني بجاي دهمرده پيشنهاد شده اند
گزارش راديو بلوچي اف ام

tisdag 22 april 2008

قتل چهار جوان دیگر از جوانان بلوچ توسط نیروهای انتظامی


قتل چهار جوان دیگر از جوانان بلوچ توسط نیروهای انتظامی
جنگ خانمانسوز رژیم با مردم بیدفاع بلوچ همچنان ادامه دارد. به گزارش خبرگزاري حکومتی "ایرنا "و به نقل از معاون اجتماعي قرارگاه عملياتي رسول‌اكرم چهار جوان بلوچ توسط ماموران اين قرارگاه کشته شدند. این چهار نفر هم "اشرار" معرفی شدند
گفتنيست که همچنين امروز
چهار نفر به نام‌هاي مراد ـ ر، علي ـ د، ميرزا ـ ل و فتح الله ـ هـ به اتهام قاچاق مقادير مختلفي انواع مواد مخدر در كرمان اعدام شدند .
خبرگزاري حکومتي "ايرنا" در مورد قتل اين چهار تن چنين نوشت
معاون اجتماعي قرارگاه عملياتي رسول اكرم(ص) گفت: طرح عملياتي اتحاد ‪۷‬ به منظور تامين امنيت و مقابله با تحرك عناصر ضد انقلاب و اشرار با موفقيت در شرق كشور انجام شد.
سرهنگ پاسدار "محمد عرب" روز سه‌شنبه به خبرگزاري جمهوري اسلامي بيان كرد : اين طرح در روزهاي گذشته با به كارگيري يگانهاي قرارگاه عملياتي فجر، نصر و همچنين بالگردهاي هواناجا و هوانيروز به اجرا درآمد.
وي اظهار داشت: تشكيل و استقرار پاسگاه فرعي و اصلي فرماندهي، استقرار يگانهاي هوانيروز و هواناجا در شهرستانهاي "زاهدان، زابل، ايرانشهر و چابهار" به منظور اجراي گشتهاي هوايي از فعاليتها و اقدامهاي اين طرح عملياتي است.
او شناسايي براي مقابله با اشرار، اجرا نمايش قدرت در محورهاي پرتردد، گشت رزمي و پوشش محورها و مناطق آلوده شناسايي شده و چندين مورد درگيري با اشرار و سودا گران مسلح از جمله ديگر اقدامهاي انجام شده در طرح اتحاد ‪ ۷‬است.
او ادامه داد: در جريان اين طرح عملياتي چهار نفر شرور به هلاكت رسيده و يكي از اشرار نيز دستگير شد.
سرهنگ عرب افزود: همچنين مقاديري سلاح و مهمات و دو دستگاه موتورسيكلت كه اشرار براي انجام اهداف خود از آنها استفاده مي‌كردند، توقيف و ضبط شد.
معاون اجتماعي قرارگاه عملياتي رسول اكرم(ص) بيان كرد: دستگيري سه هزار و ‪ ۷۶۷‬تبعه غيرمجاز و كشف و ضبط ‪ ۲۸۵‬كيلوگرم مواد مخدر نيز از جمله ديگر دستاوردهاي اجرا طرح بزرگ عملياتي اتحاد ‪ ۷‬در شرق كشور است. ك/‪۳‬
http://www2.irna.ir/fa/news/view/menu-155/8702037440170110.htm
گزارش : راديو بلوچي اف ام
سه شنبه، 3 اردیبهشت ماه 1387 برابر با 2008-04-22
----------------------------------------------------------
لينکهاي مرتبط
صفحه خبرهای حقوق بشر بلوچ
Baloch Rights Watch News
اسامي تعدادي از اعدام و کشته شدگان بلوچ توسط نيروهاي انتظامي رژيم جمهوري اسلامي ايران....اينجا را کليک کنيد
A list of Baloch youth who killed by Iranian Regime in year 2005-2007

اعدام چهارنفر در كرمان

اعدام چهارنفر در كرمان
خبرگزاري فارس :به نقل از روابط عمومي دادگستري كل استان كرمان اين چهار تن به نام‌هاي مراد ـ ر، علي ـ د، ميرزا ـ ل و فتح الله ـ هـ هريك به اتهام قاچاق مقادير مختلفي انواع مواد مخدر دستگير شده بودند كه سرانجام با احكام دادگاه هاي انقلاب اسلامي استان كرمان و پس از تاييد اين احكام توسط دادستان كل كشور اعدام شدند. سه نفر از اين متهمين قبلا نيز سابقه كيفري داشته‌اند و دو تن از آنها نيز علاوه بر قاچاق مواد مخدر مرتكب جرم نگهداري غيرمجاز اسلحه جنگي نيز شده بودند
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8702020879

بخشدار بنت نيکشهر : مردم بخش بنت در فقر و گرسنگی عمیقی بسر می برندپنج هزار نفر از روستائیان این بخش دچار شب کوری شده اند

بخشدار بنت نيکشهر : مردم بخش بنت در فقر و گرسنگی عمیقی بسر می برندپنج هزار نفر از روستائیان این بخش دچار شب کوری
شده اند
بخشدار بخش بنت نیکشهر گفت : باید به این منطقه به صورت ویژه توجه شود و حداقل برای محرومیت زدایی٬ بخش بنت را از این بن بست خارج کنید . به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) منطقه سیستان وبلوچستان کورش محمدی در جلسه کمیته برنامه ریزی و اعتبارات نیکشهر افزود : بخش بنت محروم ترین بخش استان و حتی کشوراست که مردم آن در فقر و گرسنگی عمیقی بسر می برند که نمونه آن شب کوری پنج هزار نفر از روستائیان دهستان توتان و مهدان این بخش در یکی دو سال گذشته بود که علت کمبود پروتئین و ویتامین A مردم دچار شب کوری شده بودند. وی اظهار داشت : تنها نجات روستائیان این بخش اختصاص اعتباز لازم در بحث راه های روستایی و متصل کردن این بخش به نوار ساحلی و استان هرمزگان می باشد. وی بیان کرد : راه کنار عمان به کوران دپ، راه توتان به سرجنگل، راه مهمدان به لیردف و اتصال این دو دهستان محروم و بخش بنت به استان هرمزگان و نوار ساحلی تنها راه نجات این روستائیان از فقر و گرسنگی است که در این صورت با تردد انواع وسایل نقلیه بهتر می توانند به دو قسمت ارتباط داشته باشند و از بن بست در آوردن برای راه های روستایی این بخش اعتبارات بیشتری اختصاص یابد و این بخش به استان هرمزگان متصل خواهد شد.
----------------------------------

måndag 21 april 2008

سرکوب اهل تسنن، ضد وحدت ملي

سرکوب اهل تسنن، ضد وحدت ملي
گفت وگو با عبدالکريم لاهيجي - دوشنبه 2 اردیبهشت 1387 [2008.04.21]
اميد‎ ‎معماريانo.memarian@roozonline.com
در پي دستگيري روزهاي گذشته ماموستا ايوب گنجي توسط وزارت اطلاعات، يکي ازامامان جماعت اهل سنت ‏در سنندج، دکتر عبدالکريم لاهيجي، نايب رييس کنفدراسيون جهاني حقوق بشر، در گفت وگو با روز به جنبه هاي ‏مختلف اين اقدام و صدماتي که برخورد ناسنجيده با اقليت هاي مذهبي مي تواند به وحدت ملي در ايران بزند، ‏پرداخته است. به گفته اين فعال حقوق بشر چنين برخوردهايي نشان دهنده عدم تحمل افراد خارج از دايره حکومت ‏است. لاهيجي معتقد است اگرروزي دگرانديشان سياسي تحمل نمي شدند، امروز سني ها وشيعه هاي مخالف ‏ولايت فقيه هم خارج ازدايره تحمل حکومت قرار مي گيرند. اين گفت وگو را مي خوانيد:‏‏
‎‎دستگيري يکي از امامان جمعه مسجد قباي سنندج درچه شرايطي اتفاق مي افتد و تحليل شما نسبت به ‏اين موضوع چيست؟‎‎
دستگيري امام جمعه سنندج درپي اعمال محدوديت هايي صورت مي گيرد که البته براي نخستين بار نيست که ‏براي اهل تسنن و‏‎ ‎از جمله روحانيون سني درمناطق سني نشين ايجاد مي شود. ده روز پيش دو روحاني را در ‏زهدان دار زدند. يعني در "جمهوري اسلامي" چنين کاري صورت گرفت. مطابق معمول هم گفته شد که اينها با ‏يک عده از اشرار در ارتباط بودند. حالا اينکه محاکمه شان چه موقع صورت گرفت و اتهاماتشان چه بود و آيا در ‏مورد اين اتهامات دلايل ومدارکي هم وجود داشت يانه، معلوم نيست. ‏
‎‎اين دستگيري و وقايع مشابه اخير آيا پديده نوظهوري است؟‎ ‎
‏ در يک حکومت به اصلطلاح اسلامي که دو روحاني مسلمان – چه شيعه چه سني فرقي نمي کند، چرا که ‏‏"جمهوري اسلامي" مي گوييم نه جمهوري شيعه يا جمهوري سني- را اعدام مي کنند، آن هم در يک منطقه اي که ‏اکثريت آن سني نشين است، مسلم است که نسبت به پيروان آن مذهب اهانت محسوب مي شود. همين وضع را ما ‏درکردستان هم شاهد هستيم. اين وضعيت هم تازه نيست. در اوايل انقلاب، با شيخ عزالدين حسيني که روحاني اي ‏بود که در تمام منطقه کردستان مورد احترام همه پيروانش قرار داشت، برخورد مشابهي شد. وضعيت طوري شد ‏که شخص آيت الله خميني در مقابل وي ايستاد ومدتها او را تبعيد کردند. درخوزستان هم يک روحاني معروف ‏همين وضعيت را داشت به نام شبيرخاقاني. حتي يک روحاني ديگر به نام مفتي زاده که پدرش هم از روحانيون ‏بزرگ اهل تسنن ايران بود و دردانشگاه الهيات فقه سني تدريس مي کرد و پسرش که در دوران انقلاب خيلي فعال ‏بود را اعدام کردند. اين برخوردها تازه نيست. توجه بکنيد جمهوري اسلامي يک نظام ايدئولوژي اليگارشي است. ‏يعني يک گروهي براي خودشان حقوق ويژه قائل هستند. اين گروه موافقان ولايت فقيه هستند. از همان روزهايي ‏که ولايت فقيه به قانون اساسي اضافه شد، نخستين شعاري که مي گفتند وهنوز هم قانون اساسي تصويب نشده بود، ‏مرگ برضدولايت فقيه بود. يعني اين نظامي است که نمي تواند غير خودش را تحمل کند. اين از طبيعت نظام ‏است. به دليل همين ويژگي و اين طبيعت جمهوري اسلامي بايد يک نظام توتاليرباشد. شما ببينيد چگونه آقاي ‏احمدي نژاد به راحتي به افراد ديگر نسبت هايي مانند فاسد ويا حتي جاسوس مي دهد، حتي به کسي که سالها سفير ‏ايران بوده است. نداشتن رواداري و تسامح ناشي از ماهيت و ذات حکومت است.‏
‎‎اتهامات وعناويني که براي برخي از اين مخالفت ها عنوان مي شود به لحاظ حقوقي چه وضعيتي ‏دارند؟‎ ‎
از اول انقلاب عنوان "ضدانقلاب" را عليه مخالفان به کار مي بردند. بعد هم آمدند اين عنوان را با فقه شيعه ‏ترکيب کردند و چيزهايي از آن درآوردند به نام "محارب" و "مفسد في الارض" و ديگرعناوين مشابه. دراين ‏زمينه استثنا هم قائل نمي شوند و به کسي رحم نمي کنند. شما ببينيد با آيت الله شريعتمداري چه کردند و با ديگران. ‏دو هفته پيش يک روحاني پس ازاينکه خلع لباس شد به زندان افتاد. آقايان اشکوري و کديور وهمه کساني که ‏مخالفتي با اين گروه دارند دچاراين سرنوشت شدند. براي همين مي گويم اليگارشي. يک گروه ممکن است يک ‏وقت پايگاه اشرافي خود رامحور بداند، اما اينها به اعتبار يک ايدئولوژي که اسمش را ولايت فقيه گذاشته اند اين ‏روابط را دارند. اينها درذات تحمل مخالف را ندارند. ‏
يک موقع مي گفتند تحمل "دگرانديش ها" وجود ندارد، الان خودشان به محض اينکه منافع يک گروه مخالف با ‏منافع يک گروه ديگر باشد، که هر دو هم هم انديش باشند، ببينيد با هم چه مي کنند. هرچند شما نمي توانيد بگوييد ‏گروه آقاي کروبي يا آقاي خاتمي، اينها مخالف ولايت فقيه و جمهوري اسلامي هستند؛ يعني اتهاماتي که به ما به ‏عنوان ضدولايت فقيه مثلا وارد مي کنند را به اين افراد نمي توانند وارد کنند. وقتي ما در ايران با لايحه قصاص ‏مخالفت کرديم آيت الله خميني گفتند هر کسي که با لايحه قضاص مخالفت کند مرتد است؛ فقط به خاطر مخالفت با ‏يک طرح قانوني که به مجلس داده بودند و در اين طرح مي خواستند شلاق ودست بريدن و سنگسار را - که ‏امروزه آنها را شکنجه مي دانند نه مجازات - تبديل کنند به يک سيستم جزايي در آخرين سالهاي قرن بيستم. ‏
‎‎به نظر شما تاثير چنين اقداماتي بر روي اقليت هاي مذهبي وکليت جامعه چيست؟‎ ‎
ما همان وضعيتي که درمورد غيرمسلمان ها داشتيم را، به مرور درمورد اهل تسنن، صوفي ها و کساني که ‏زيرچترولايت فقيه قرارنمي گيرند هم مشاهده مي کنيم و حتي در مورد شيعه هاي مخالف ولايت فقيه. درمرجعيت ‏شخص آقاي منتظري که کسي نمي تواند شک کند. رفتاري که با آيت الله منتظري انجام دادند مي تواند مدلي باشد ‏براي ديگران. بايد توجه داشته باشيم که اگر 20 درصد مردم ايران سني هستند، يک ويژگي قومي هم دارند که يا ‏کرد هستند يا بلوچ هستند، يا ترکمن هستند، بخشي شان درمنطقه آذري زبان هستند، يا در جنوب بخشي ازعرب ‏زبان ها سني هستند و ... اين موزاييک قومي - مذهبي در ايران است که در آن درصدي سني هستند. راندن اينها با ‏توجه به وضعيتي که درمنطقه حاکم است از زمان نخستين حمله به عراق از 17 سال بيش (وضعيتي که به واسطه ‏آن، شمال عراق را کاملا جدا کرده اند به عنوان کردستان) تبعاتي خطرناک خواهد داشت. در واقع، راندن کردها ‏به سمت ايده اي که حدود يک صد سال است دارند، يعني بعد ازجنگ جهاني اول تا الان، نتيجه چنين اقداماتي ‏خواهد بود. همين وضعيت را در مناطق ترکمن نشين و بلوچستان داريم که آنها هم سني مذهب هستند. بنابراين ‏راندن درصدي از مردم ازمليت به دليل مسائل مذهبي وسوق دادن آنها به مسائل قومي، به دليل اينکه مليت ‏درايران تحت الشعاع مذهب شيعه دوازده امامي و ولايت فقيه قرارگرفته، به اين معني است که جمهوري اسلامي ‏به وحدت ملي هيچ گونه اعتنا وتوجهي ندارد. اين، متاسفانه بازگشت به دوران صفوي است، که متاسفانه ناشي از ‏ذات توتاليتر
وفاقد هرگونه سعه صدر ومدارا بودن جمهوري اسلامي است.‏

تولدی دوباره و انتخابی نو /فقط به خاطر عقيده اش

تولدی دوباره و انتخابی نو /فقط به خاطر عقيده اش

نامه اي دريافتي از يک دانشجو سني در زاهدان/اذيت و آزار دانشجويان بلوچ توسط اساتيد و مسئولين دانشگاه

نامه اي دريافتي از يک دانشجو سني در زاهدان/اذيت و آزار دانشجويان بلوچ توسط اساتيد و مسئولين دانشگاه
به نام یگانه مخلوق آسمان و زمین خواستم از ماجرایی که در یک روز در یکی از دانشگاه های زاهدان رخ دادبرایتان بگویم تا بیشتر با محیط دانشگاه و مسئولان آن آشنا شوید
.پیش از آغاز گفته هایم باید به یک نکته اشاره کنم و آن اینکه در دانشگاههای زاهدان افراد بلوچ و اهل تسنن به کثرت دیده میشوند اما متاسفانه باگذشت زمان از تعداد آنها کاسته میشود.بیشترین استعداد را دارند ولی به دلایلی دلزده از محیط فرهنگی-آموزشیدانشگاه میشوند که یکی از دلایل آن اتفاقی است که امروز رخ داد
.امروز سر کلاس درس نشسته بودیم که استاد یا خشم به یکی از دانشجویان بلوچنگاه کرد و چند حرف زد و به اون گفت از کلاس بیرون برود.دانشجو هم با کلامی آرام و سنجیده اینطور گفت که شما استاد هستید امادلیلی ندارد کسی بدون انجام خطایی اخراج شود و بی دلیل این دانشجو به نظرمن به جرم بلوچ بودن از کلاس اخراج شد.درسته من هم اهل تسنن هستم ولیبخاطر اینکه لباس فارسی میپوشم حتی اگر سر کلاس حرف هم بزنم برای استادمهم نیست
.جالب است بدانید هفته گذشته سر کلاس این استاد یکی از دانشجویان بلوچاخراج شد دلیل آن هم گرفتن خودکار از دوستش بود!!!و اما نکته مهم و اصلی اینکه استاد اینقدر بی رحم بود که گفت این دانشجویان برن کمیته انضباطی و مثل دیگران اخراج بشن تا بفهمن با استاداینطور نباید حرف زد
!بله به همین راحتیو به شما قول میدهم که این دانشجوی بلوچ هم مثل دیگران اخراج خواهد شد ودلیل آن هم واضح و روشن است.
اما نکته ای دیگرمسجد دانشگاه زاهدان هست که نمیگزارند اذان اهل تسنن به گوش کسی برسد وکسی اجازه اذان گفتن ندارد!هنگام اقامه نماز صدای بلند بلند حرف زدن و خندیدن اهل تشیع می آید و حتیمسئول مسجد وقتی نماز میخوانیم رادیو را روشن میکند آن هم با صدای بلندشاید برای اهل تشیع این حرکات عادی باشد اما برای ما اهل تسنن که سنترسول الله (ص) را دنبال میکنیم خندیدن و حرف زدن و... در مسجد گناه است
.بعضی اوقات درب مسجد برای نمازگزارن باز نمیشود برای ما اصلا مهم نیست کهروی زمین خدا نماز بخوانیم اما آیا به نظر شما این ظلم نیست؟!!!
نکته آخرسر کلاس یکی از آخوندها نتوانستم طاقت بیارم و کلاس را ترک کردمبه علت حرف هایی که میزدنداز جمله شیعه بودن رسول الله (ص)واقعا نمیدانم آیا اینها خودشان را گول میزنند یا ...آیا باعث ایجاد تفرقه همین آخوندها نیستند؟!!!من و شما برادر مسلمان که میدانیم اگر هزار آیه و حدیث هم بیاوریم اینهااز جهل و نادانی خودشان خارج نخواهند شد اما چرا در کلاسی که هم اهل تسننهست هم اهل تشیع این حرف ها زده میشود؟آیا به نظر شما دنبال بهانه ای نیستند تا دانشجویی (خصوصا اهل تسنن) را اخراج کنند؟ این مسائل و مشکلات تنها در یک روز اتفاق افتاد و درد دلی بود ازدانشجویی که افتخار میکند سنی است و پیرو سنت رسول الله (ص) پیامبر بر حق مسلمانان
یا حق
ی ق ب از زاهدان
----------------------------------------------------------
لينکهاي مرتبط
صفحه خبرهای حقوق بشر بلوچ
Baloch Rights Watch News

2ارديبهشت:اخراج دسته‌جمعى کارگران کارخانه "مه بافت" زاهدان

2ارديبهشت:اخراج دسته‌جمعى کارگران کارخانه "مه بافت" زاهدان
دسترنج: بيش از 35 کارگر کارخانه مه بافت زاهدان با اتمام قرارداد کارى از کار برکنار شدند. "قربانعلى مير شکار" دبير اجرايى خانه کارگر سيستان و بلوچستان در اين باره به دسترنج گفت: مديريت اين واحد توليدى با اخراج تمامى کارگران کارخانه را تعطيل
اعلام کرد. او گفت: نبود مواد اوليه و مشکل مالى از دلايل تعطيلى اين واحد توليدى نخ ماهيگيرى عنوان شده است.
2 اردیبهشت 1387 11:03
----------------------------------------
لينکهاي مرتبط

اعتراض امام جمعه اهل‌سنت زاهدان به پخش مصاحبه علما همزمان با اعدام دو مولوی اهل‌سنت




اعتراض امام جمعه اهل‌سنت زاهدان به پخش مصاحبه علما همزمان با اعدام دو مولوی اهل‌سنت


امام‌جمعه اهل‌سنت زاهدان با تشریح آیه «یا أیهاالذین آمنوا ادخلوا فی السلم کافة و لاتتبعوا خطوات الشیطن إنه لکم عدو مبین» گفت: پیام انبیا و کتب آسمانی تسلیم شدن در برابر الله تعالی، و زیر پا گذاشتن نفس و شیطان است. این زمانی اتفاق می‌افتد که ما به وحدانیت الله تعالی و رسالت و صداقت انبیا و آخرت ایمان و اعتقاد راسخ داشته باشیم و همه تن در اسلام داخل شوید.وی افزود: امروزه اعتقاد به آخرت و بهشت و جهنم ضعیف شده و الا ما انسانها مرتکب خلاف شرع نمی‌شدیم. در شرایط کنونی جهان باطل با حق و حق‌گرایی درگیر است و اگر امروز غیرت دینی کسی تحریک نشود و به دین، نماز و خدا رجوع نکند و اعمالش را اصلاح ننماید، معلوم می‌شود که چیزی از غیرت باقی نمانده است.امام‌جمعه اهل‌سنت زاهدان در بخش دوم سخنانش با اشاره به اتفاق اخیری که در این استان افتاد و سؤالات و ابهامات بسیاری را دامن زد، گفت: هفته گذشته جریانی رخ داده بود و به ما از داخل صف‌های نماز جمعه نامه‌هایی رسید، همچنین از داخل شهر و شهرستانها و جاهای دیگر سخنانی در آن مورد به گوش رسید، اما ما اظهارنظری نکردیم. این جریان برای ما آزاردهنده بود؛ لذا بنده چند جمله در آن مورد عرض می‌کنم. عرض بنده در رابطه با مصاحبه‌هایی است که دو سه ماه قبل توسط بعضی ارگانها از علمای اهل‌سنت استان گرفته شد، در مورد جریاناتی که در استان رخ داده بود. از جاهای مختلف مصاحبه‌هایی بود و بنده هم به نوبه خود تقریباً پرسش‌هایی را طی حدود یک ساعت مصاحبه پاسخ داده بودم. صحبت آنها این بود که این مصاحبه‌ها پیش مسئولین می‌رود و مسئولین می‌خواهند موقف علمای اهل‌سنت را در مورد مسائل امنیتی بدانند تا ذهن مسئولین درباره موقف علما روشن شود. این مصاحبه‌ها صرفاً به خاطر خیرخواهی و در راستای امنیت منطقه انجام شد، زیرا امنیت برای همه ما دولت و ملت حیاتی است و تمام فرق و اقوام و مذاهب باید در سایه امنیت زندگی کنند. اما متأسفانه این مصاحبه‌ها با قطع و بریده همراه با سخنان دو مولوی که اعدام شدند، از شبکه استانی پخش گردید. این مسئله سؤالات بسیاری را در جامعه دامن زد و حتی بسیاری گفتند که آنها را همین مصاحبه‌ها به کشتن داده است. بنده می‌خواستم از حیثیت خود و علمای دیگری که مصاحبه‌شان پخش شد دفاع بکنم. اولاً اینکه این مصاحبه‌ها دو سه ماه قبل انجام شده بود و به جریان اعدام مربوط نبود، لذا ما به زمان و نحوه پخش مصاحبه‌ها اعتراض کردیم و از شبکه هامون و صدا و سیما و از کسانی که به صدا و سیما دستور دادند که مصاحبه‌ها را به این شکل پخش بکنند، گلایه داریم. بلاخره ما هم حیثیتی داریم و می‌خواهیم با عزت و آبرو در اینجا زندگی کنیم. اگر مقامات قضایی حکمی را صادر می کنند و کسی را می‌خواهند زندانی بدهند و یا اعدام کنند مسئولیت کار با خود مقامات قضایی است که پرونده در دست آنهاست. اگر به حق قضاوت کنند گردنشان آزاد است و اگر دچار لغزش و اشتباه شوند جواب خدا را خود آنها می‌دهند. اما کسی که نه پرونده‌ای را دیده و نه در جریان کامل یک اتفاق است چگونه می‌تواند به کشتن کسی و یا به آزادی کسی حکم کند. خطیب جمعه اهل‌سنت زاهدان خاطرنشان کرد: قطع و برید مصاحبه‌ها آن هم همزمان با اجرای حکم اعدام برای همه سؤال برانگیز بود. این مصاحبه‌ها اگر در وقتی دیگر و بدون قطع و برید و کامل پخش می‌شد وضعیت فرق می‌کرد. کسی که حرفی زده و مصاحبه‌ای کرده مسئولیت سخنانش در قبال ملت و دولت با خودش است، اما نحوه پخش و زمان آنها مشکلات و سؤالاتی را ایجاد کرد و از آنجا که مردم این مصاحبه‌ها را از صدا و سیما دیده‌اند لازم دانستم به خاطر دفاع از حیثیت خود و علمایی که با انگیزه خیرخواهی و کمک به برقراری امنیت مصاحبه کردند این چند جمله را مطرح کنم. ما با نظام جمهوری اسلامی در راستای برقراری امنیت تا آنجا که دست ما برسد همکاری می‌کنیم. مولانا عبدالحمید در ادامه افزود: مسئله دیگری که بسیاری مراجعه و عنوان کردند این بود که چرا علما این مسئله را پیگیری نکردند. لازم به ذکر است که این مسئله توسط عده‌ای از علما پیگیری و صحبت‌هایی در این خصوص با مسئولین شد و مسئولین نیز امید دادند که در حکم این افراد تخفیفی قائل خواهند شد. اما در نهایت مقامات قضایی چنین تصمیمی گرفتند و طبق آن عمل کردند. (هیچ کس تا شب اعدام، از اعدام این دو مولوی اطلاعی نداشته است).وی گفت: در هر حال بنده مجدداً تاکید دارم که امنیت منطقه رعایت شود و وحدت مسلمین به هم نخورد.امام‌جمعه اهل‌سنت با انتقاد از نحوه تنظیم اطلاعیه دادگستری استان که همزمان با اجرای حکم اعدام صادر شد، گفت: چیزی که در اطلاعیه دادگستری پسندیده نبود جمله‌ای با این مضمون بود که "دیروز منافقان به نام شیعه، شیعه می‌کشتند و امروزه نیز عده‌ای دیگر به نام سنی، شیعه را می‌کشند". الفاظی که در اطلاعیه‌ها می‌آیند باید بسیار حساب شده باشند. شیعه و سنی در این استان برادرند و نه شیعه اینجا سنی را کشته و نه سنی شیعه را کشته است. افراد خلافکار ممکن است از سنی بلند شوند و کسی را بکشند و ممکن است از شیعه بلند شوند و افراد طرف دیگر را بکشند. هر کس انسانی را بکشد خواه شیعه باشد یا سنی، خلافکار است و نباید با اسم مذهب‌شان از آنها نام ببریم. ما باید دقت کنیم که اختلاف و نزاع مذهبی بروز نکند. اگر خلافی در بلوچستان انجام می‌گیرد نباید ملت بلوچ زیر سوال برود و مورد خطاب قرار گیرد. و اگر در سیستان خلافی روی می‌دهد نباید تمام سیستانیها زیر سوال بروند و مورد خطاب قرار گیرند. خلافکار، خلافکار است چه شیعه باشد و چه سنی. در اینجا مسائل بسیاری است ولی ما نباید به نام مذهب و قوم از آنها یاد کنیم. وی افزود: بنده یک بار در اینجا صحبتی کردم و از یکی از قومیت‌ها گلایه کردم؛ پیغام آمد که شما همه افراد قوم را زیر سوال بردید. من در جمعه بعد صحبتم را توضیح دادم و اشکال آنها را رفع کردم. در هر قوم خوب و خراب است و ما باید همان خلافکار را مورد خطاب قرار دهیم و

اسمش را بگیریم. این مسئله‌ای است که همه باید روی آن دقت کنند

(خطبه جمعه 30/1/87) .

http://www.sunnionline.net/default.cfm?tbid=tbp_content&rule=view&id=984&xPg=53

---------------------------------

fredag 18 april 2008

مقاله ا ي درباره اعدام دو مولوي / جنبه هاي حقوقي محاكمه واعدام انها


قوانين جمهوري اسلامي
آیا شعاراتی بر ورق است یا اصولی در قید عمل ست ؟!!!
چند سالی است که در منطقه سیستان و بلوچستان ناامنی افزایش یافته و زندانهای جمهوری اسلامی را هرروز کسانی پر می کنند که اتهام آنها محاربه و فساد فی الارض است کسانی که شاید تنهاجرمشان مطالبه حقوقی است که قانون اساسی تحت عنوان مساوات و آزادی بیان و مذهب برای آنها پیش بینی کرده است !
ــ اصل 38 قانون اساسی می گوید:.....ومذاهب دیگر اسلامی
اعم از حنفی شافعی مالکی حنبلی و زیدی دارای احترام کامل می باشند !.........
و اصل23همین قانون تصریح می کند : تفتیش عقاید ممنوع است و هیچ کس را نمی توان
به صرف داشتن عقیده ای مورد تعرض و مؤاخذه قرار داد.
محاربه فی الارض چیست ؟؟؟؟؟؟
ماده 185 قانون مجازات اسلامی مصادیق جرم محاربه را به شرح ذیل معرفی می کند : 1_ اسلحه کشیدن برای ترسانیدن مردم
2_ برهم زدن امنیت از طریق سرقت مسلحانه و قطع طریق
3_ قیام مسلحانه در برابر حکومت اسلامی
4_ ریختن طرح براندازی حکومت اسلامی
5_ نامزد شدن برای تصدی یکی از پست های حساس حکومت کودتا
پس چگونه اغلب کسانی که تحت عنوان محارب و مفسد فی الارض بر چوبه دار آویخته می شوند
نه تنها مشمول هیچ یک از بند های فوق الذکر نبوده بلکه از بزرگان مذهبی و طلاب حوزه های دینی می باشند و تنها سلاحی که آنهاکشیده اند سلاح دین و عقیده بوده !
اقرار میان اختیار و اجبار!!!!!
واما از مهمترین و فراموش شده ترین اصول قانون اساسی که جوهر تمامی قوانین مجازات اسلامی
می باشد اصل 38 این قانون است که می گوید : هرگونه شکنجه برای گرفتن اقرار و یا کسب اطلاع ممنوع است ،اجبار شخص به شهادت و اقرار یا سوگند مجاز نیست و چنین شهادت و اقرار و سوگندی فاقد ارزش و اعتبار است !
مصاديق عرفي قانونگذار در قانون منع شكنجه كه در جلسه ۱۸/۲/۱۳۸۱ مجلس شوراي اسلامي تصويب شد از اينگونه موارد است. در اين قانون كه به قانون منع شكنجه موسوم شد، مصاديق شكنجه را به شرح موارد ۱۸ گانه زير آمده است : ا- هرگونه اذيت يا آزار بدني براي گرفتن اقرار و نظاير آن ۲- نگهداري زنداني به صورت انفرادي يا نگهداري بيش از يك نفر در سلول انفرادي ۳-چشم بند زدن به زنداني در محيط زندان و يا بازداشتگاه ۴- بازجويي در شب۵- بي خوابي دادن به زنداني۶- انجام اقداماتي كه عرفاً اعمال فشار رواني بر زنداني تلقي مي شود. ۷-فحاشي، بكار بردن كلمات ركيك، توهين و يا تحقير زنداني در حين بازجويي يا غير آن ۸- استفاده از داروهاي روان گردان و كم و زياد كردن داروهاي زندانيان مريض ۹- محروم كردن بيماران زنداني از دسترسي به خدمات ضروري۱۰- نگهداري زنداني در محل هاي با سر و صداي آزار دهنده۱۱-گرسنگي و يا تشنگي دادن به زنداني و عدم رعايت استاندارد هاي بهداشتي و محروم كردن زنداني از استفاده از امكانات مناسب بهداشتي ۱۲- عدم طبقه بندي زندانيان و نگهداري جوانان يا زندانيان عادي در كنار زندانيان خطرناك ۱۳- جلوگيري از هوا خوري روزانه زنداني ۱۴-ممانعت از دسترسي به نشريات و كتب مجاز كشور ۱۵- ممانعت از ملاقات هفتگي يا تماس زنداني با خانواده اش۱۶- فشار رواني به زنداني از طريق اعمال فشار به اعضاي خانواده زنداني ۱۷ - ممانعت از ملاقات متهم با وكيل خود۱۸- ممانعت از انجام فرايض مذهبي
در ماده ۴ قانون فوق آمده : كليه اقارير و اعترافاتي كه بدون رعايت مفاد اين قانون از متهم اخذ شده و در دادگاه از طرف وي مورد انكار قرار گيرد، در صورت عدم وجود ادله و قرائن قابل قبول ديگر، از درجه اعتبار ساقط و از عداد دلايل خارج خواهد شد.
آیاباور کنیم که این اعترافات تلویزیونی ازسر اختیار کامل بوده و این متهمین تنها خواسته اند قبل از
رفتن پای چوبه ی دار نقش چهره هاشان رادر اذهان خانواده و فرزندانشان ومردم حک کرده و شهرت ملی بیابند !!!!
از مستلزمات محاکمه عادله وحقوق متهم ...!!!!
از موارد قابل ذکر ، قسمت دوم ماده ی 9 قانون آیین دادرسی کیفری است که مقرر می دارد :
...... هرگاه متهم وکیل معرفی نکرد مدیر دفتر؛ پرونده را نزد رئس دادگاه ارسال می دارد که از میان وکلای مجاز (وکیلی برای متهم تعین نماید )
ماده 39 از همین قانون نیز اشاره بر ضرورت علنی بودن محاکمات جنایی دارد!
و از دیگر امتیازاتی که قانون برای متهمینی که در مرحله ی بدوی محکوم می شوند پیش بینی کرده حق پژوهش خواهی و شکایت فرجامی است ؟
چند تااز این حکمهای صادره تحت عنوان محاربه و فساد فی الارض را سراغ دارید که در آنها این حقوق اعمال شده ؟؟
خواننده ی گرامی ؛
حال و پس از خواندن سطور فوق وقت آن است که از خودمان بپرسیم ،:
در اعدام دو مولوی وچند طلبه هفته پیش در زاهدان کدامیک از مواد و اصول فوق اجرا نشده ؟
یابهتر است بگوییم اصلا کدامیک اجرا شده ؟؟؟
چرا محاکمه آنها مطابق ماده ی 39 قانون آیین دادرسی کیفری (علنی ) نبوده ؟
چرا هیچکدام از آنها وکیل نداشتند و با فرض عدم معرفی وکیل مطابق ماده ی 9 قانون آیین دادرسی کیفری ، دادگاه برای آنها وکیل تسخیری تعین ننموده ؟
آیا اعترافات پخش شده از این متهمین مطابق اصل 38 قانون اساسی و ماده ی 198 قانون مجازات اسلامی با قصد و اختیار بوده ؟ وآیابندهای 18گانه قانون منع شکنجه کاملا رعایت شده اند ؟؟؟
یک سوال جدی !
آیااین بدین معنی است که تنها هنرمان وضع قوانین و نسخ واصلاح آنهاست
آیا نباید چند لحظه قلمهایمان را بر زمین بگذاریم و سعی کنیم به جای نوشتن
و شعار دادن این اصول را به قید اجرا بگذاریم ؟!
(رطب خورد ه کی منع رطب کند ؟!)
زمانیکه که قانون گذار و مجریان قانون ؛ قوانین را زیر پای میگذارند ؛
پس این چه بیجاتوقعی ست که از عوام مردم برای احترام گذاردن به این قوانین داریم !
(عدالت طلب )
A. M az Balochistan
20080417
--------------------------
لينکهاي مرتبط
گزارشي دريافتي: رژيم جمهوري اسلامي مولوي عبدالقدوس و مولوي محمد يوسف را ديشب در زندان زاهدان اعدام کرد
فوري: از اعدام احتمالي دو مولوي بلوچ جلوگيري کنيد/عکسهاي از صحنه "اعتراف" در تلويزيون رژيم
صفحه خبرهای حقوق بشر بلوچ
Baloch Rights Watch News
اسامي تعدادي از اعدام و کشته شدگان بلوچ توسط نيروهاي انتظامي رژيم جمهوري اسلامي ايران.
A list of Baloch youths who hanged/killed by Iranian Regime in 2004-2007

The serial killer of 20 Baluch women was captured in Iran

The serial killer of 20 Baluch women was captured in Iran
By Reza Hossein Borr
London, 17 April 08--The serial killer of 20 Baluch women was captured in Zahedan, Balochistan, Iran on 16 April 08. The killer was captured after he used his taxi to pick up three Baluch women from a hospital. The three women, one old and two young, directed the taxi to go to the address they had given him but suddenly he diverted his course and when the women protested, he began beating the old woman that was sitting in the front seat. The two young women who were sitting on the rear seats took off their headscarves and grabbed the man from behind.
The killer lost control of the car and the car began swirling and went off the road. At this stage, another car noticed the struggle inside the car and forced the taxi driver to stop. The women described the situation and driver of the new car and his companions captured the taxi driver and moved him to a safe place. The taxi driver confessed that he has already kidnapped 20 Baluch women and handed them to Iranian security guards. He also confessed that all these women were raped, tortured and killed by the security guards and their bodies were either left in plastic bags or buried in the desert.
Those who captured the serial killer recorded his confessions and they will be available on Internet very soon. The authorities in Baluchistan have approached the religious leaders and tribal chieftains of Baluchistan and demanded that the serial killer should be handed over to them. It seems that neither the Baluch religious leaders nor tribal chieftains have access to the Baluch who captured the killer. So far, the security forces have began to pressurize the leaders of the Baluch people to keep this matter quiet.
The killing of the Baluch women began about four months ago when three Baluch women disappeared after they took a taxi from a hospital to return home. They never returned home and their bodies were discovered few weeks later in plastic bags in the suburb of Zahedan city. Two Baloch women disappeared about four weeks ago and their bodies were found two weeks ago. There have been other cases that the Baluch women disappeared but nobody knew what happened to them. When the relatives of the victims approached the authorities they were told that they would look for them but so far no body has been discovered. It seems that the bodies of these women have been buried in in somewhere which is only known to the killers.
The disappearance of women in Baluchistan is a very new phenomenon. Women in Baluchistan are considered sacred and have never been hurt by anybody. They have never been arrested, kidnapped or killed. The Baluch women are not involved in politics and therefore, arresting, raping or kidnapping them is the most dangerous violation of Baluch code of conduct and code of honour. When rarely such incidents have happened, they have caused long wars and considerable loss of life. Dad Shah, the legendary hero of Baluchistan, fought the Shah for 14 years when somebody pretended to be in his home alone with his wife.
Dad Shah found the pretender not in Baluchistan but in Oman and killed him. After that when he found out that there was a conspiracy to discredit him by his wife's misconduct, he began a war against the conspirators who were among top tribal leaders. Although his campaign was social but it turned political when he killed two Americans in the late Fifties. Today Dad Shah has found a prominent place in the history of Baluchistan. Many books have been written about him. Few films have been made demonstrating his bravery. He is a legend now and the subject of many epics.
When the women were announced liberated during the Shah and their hijabs and headscarves were removed by force all over Iran, the Shah's regime even could not dare thinking of doing the same thing in Baluchistan. Kidnapping of the Baluch women has not been just thinkable. The Islamic Republic of Iran is the first regime in the history of Baluch people that has ordered the kidnapping, raping and killing of Baluch women.
The consequences of violating the most sacred values of Baluch people would be very dangerous.
Reza Hossein Borr is a leadership consultant and the creator of 150 CDs and 14 Change management models. He is also the author of Manual Success, Manual of Coaching and Mentoring, Motivational Stories that Can Change Your Life, and a New Vision for the Islamic World. He can be contacted by email: balochfront@aol.com
----------------------------------------------------------
Related links
دستگیری یکی از قاتلان زنان بلوچ توسط دلیر زنان بلوچ و با همکاری جوانان قنبرزهی
خبر فوري: کشف اجساد دو بانوي ديگر بلوچ در اطراف زاهدان
صفحه خبرهای حقوق بشر بلوچ
Baloch Rights Watch News

يک زنداني بلوچ(مراد بورکزهي) بر اثر شکنجه هاي زياد وعدم رسیدگی پزشگی در زندان اصفهان جان سپرد

2 زندانی بدلیل عدم رسیدگی پزشکی و بی توجهی زندانبانان جان خود را از دست دادند
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران
29 -فروردین 1387,

بنابه گزارشات رسیده از زندان دستگزد اصفهان در طی چند روز اخیر 2 زندانی دیگر جان خود را از دست دادند. این 2 زندانی بدلیل عدم رسیدگی پزشکی و بی توجهی زندانبانان در گذشتند.
آقای احمد ماسالی 35 ساله محکوم به حبس ابد که در بند آموزشی این زندان بسر می برد در اثر یک بیماری که 2 روز با آن مواجه بود ،او بیماری خود را چندین بار با رئیس بند در میان گذاشته بود و خواستار انتقال به بهداری زندان شده بود ولی زندانبانان به حرفهای آقای ماسالی توجهی نکردند تا اینکه پس از 2 روز تحمل دردهای شدید در تاریخ 27 فروردین ماه در بند این زندان جان باخت.
همچنین زندانی دیگری بنام مراد بورک زهی متولد سال 1339 که از تاریخ 19 اسفند 1386 در بند 4 این زندان در بازداشت بسر می برد.و به اتهام مواد مخدر دستکیرشده بود.
آقای بورک زهی بنابه گفتۀ هم بندیهایش که او در اثر شکنجه های مامورین آگاهی اصفهان وادار به اعتراف شده بودآقای بورک زهی در اعتراض به شکنجه های که توسط اداره آگاهی اصفهان و وادار کردن او به اعتراف، از 2 هفته پیش در اعتصاب غذا بسر می برد. تا اینکه در تاریخ 28 فروردین ماه در اثر بی توجهی زندانبانان و عدم رسیدگی پزشکی در بند این زندان جان خود را از داست داد .
لازم به یادآوری است که در طی چند روز گذشته چهارمین زندانی است که در زندان دستگرد اصفهان به دلیل عدم رسیدگی پزشکی و بی توجهی زندانبانان جان خود را از دست دادند.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران ، اعتراف گیری با شکنجه های غیر انسانی مامورین آگاهی ، عدم رسیدگی پزشگی به زندانیان بیمار که منجر به مرک آنها شده است را محکوم می کند. و از سازمانهای حقوق بشری خواستار اقدامات فوری برای پایان دادن ، به
محروم کردن زندانیان از امکانات پزشکی که تا به حال منجر به مرک تعدادی از آنها شده است، می باشد
-----------------------
لينکهاي مرتبط

دستگیری یکی از قاتلان زنان بلوچ توسط دلیر زنان و همکاری جوانان بلوچ

دستگیری یکی از قاتلان زنان بلوچ توسط دلیر زنان و همکاری جوانان بلوچ

به گزارش آژانس خبری تفتان یکی از قاتلان زنان بلوچ توسط دلیرزنان و همکاری جوانان بلوچ دستگیر شد.
خبرنگار تفتان از زاهدان می گوید یک فرد زابلی که قصد ربودن سه زن بلوچ دیگر را داشت با مقاومت زنان بلوچ مواجه شد و بالاخره به دام جوانان بلوچ افتاد.
این فرد زابلی ک سه زن بلوچ را که دو زن جوان و یک پیرزن بودند را از روبروی بیمارستان سوار تاکسی می کند هنگامیکه می خواهد از مسیر منحرف شود پیرزن که در صندلی جلوئی نشسته بوده می گوید آقا شما از مسیر بیرون شدید و شروع به سر و صدا می کند که راننده یک مشت به این پیرزن می زند در این هنگان دختری که پشتش نشسته بوده چادرش را از سرش در می آورد و به گردن راننده می اندازد و به طرفش می کشد که فرمان از دست راننده خارج می شود و خودرو از جاده بیرون می شود در این هنگام چند جوان بلوچ که سوار بر خودروی خود بودند صحنه را مشاهده می کنند و جلوی خودروی تاکسی را می گیرند و راننده را بعد از کتک کاری سوار خودروی خود می کنند و به نقطه نامعلومی می برند.

خبرنگار تفتان می گوید که این زابلی پست فطرت اعتراف کرده است که رژیم و اطلاعات به وی و چند تن دیگر دستور چنین کارهائی داده اند و طبق گزارشها سی دی اعترافات این زابلی به زودی پخش خواهد شد.
این فرد در اعترافاتش گفته است که تاکنون بیست زن بلوچ را به همین طریق کشته است.

خبرنگار تفتان می افزاید امروز استاندار و فرماندار نزد سفید ریشان طایفه بلوچ رفته و از آنان خواسته اند که این زابلی را به آنها تحویل دهند اما سفید ریشان گفته اند که فرد مذکور در دست آنها نیست و هیچ قدرتی هم بر جوانان دلیر مرد بلوچستان ندارد.
همچنین برخی نهادها با شیخ الاسلام مولوی عبدالحمید تماس گرفته و از ایشان خواسته اند تا این زابلی قاتل را از دست جوانان بلوچ بگیرد و به رژیم تحویل دهد ولی مثل اینکه جوانان به حرف هیچ کس توجه نمی کنند و این انسان پست فطرت را به سزای اعمال ننگینش خواهند رساند.
به محض رسیدن اخبار بیشتر در این مورد بازدیدکنندگان را مطلع خواهیم کرد
-----------------------------------------------------------
لينکهاي مرتبط

رئيس شوراي شهرستان خاش:70 درصد مردم شهرستان خاش زير خط فقر زندگي مي‌كنند


رئيس شوراي شهرستان خاش:
70 درصد مردم شهرستان خاش زير خط فقر زندگي مي‌كنند
خبرگزاري فارس: رئيس شوراي شهرستان خاش گفت: هم اكنون بالغ بر 70 درصد از مردم شهرستان خاش در زير خط فقر زندگي مي كنند.
ايوب كرد امروز در گفتگو با خبرنگار فارس در خاش گفت: عواملي چون بيكاري، بيسوادي و كم سوادي، فقر، تبعيض و برخي ناعدالتي ها باعث شده اند كه فقيران فقيرتر و ثروتمندان هر روز ثروتمندتر شوند كه اين موضوعات سبب پديد آمدن مشاغل كاذب و پديده هايي چون قاچاق مواد مخدر، سوخت و كالا در اين شهرستان شده است. وي اظهار داشت: در اين باره مردم و مسئولان به طور يكسان مقصر بوده‌اند و مي بايست دولت با ايجاد صنايع مادر و تخصصي، جذب نيروهاي متخصص و كارآمد، تقويت بخش خصوصي و آسان نمودن پرداخت تسهيلات و مردم با ارائه نقطه نظرات و پيشنهادات ادامه تحصيلات، شركت در دوره هاي آموزشي فني و حرفه اي و كسب مهارتهاي تخصصي در جهت رشد و شكوفايي منطقه خود تلاش كنند. كرد افزود: در سال جديد كه به نام نوآوري و شكوفايي نامگذاري شده است همه بايد تلاش كنند با ايجاد خلاقيت و نوآوري بسترهاي رشد و توسعه همه جانبه اين شهرستان را فراهم سازند. وي با تاكيد بر اينكه امسال بايد در تمام دستگاه‌هاي اجرايي نوآوري صورت گيرد اضافه كرد: استفاده از ظرفيتهاي علمي و فكري، هماهنگي و انسجام بين دستگاه‌هاي اجرايي، پاسخگو بودن ادارات و حل مشكلات مردم بايد با استفاده از نوآوري به بهترين نحو انجام شود. وي با بيان اينكه خدمت به مردم مهمترين رسالت دستگاه‌هاي اجرايي است گفت: بهبود وضعيت خدمات مشتري، مسكن، اشتغال و كاهش بروكراسي ادارات و افزايش خدمات رساني به مردم از مهمترين برنادمه هايي هستند كه بايد مسئولان در سال جديد به آن اهتمام
جدي داشته باشند. انتهاي پيام/ع
-------------------------------------------------------------------

حضرت مولانا عبدالسلام جنایت کثیف رژیم را بشدت محکوم کردند

حضرت مولانا عبدالسلام جنایت کثیف رژیم را بشدت محکوم کردند

روز جمعه در مسجد النبی (ص) ایرانشهـر مسجدی که در آن شهـید مولانا عبدالـقـدوس بارها درآن امامت نمـاز کرده بود غمی بزرگ بر مسجد سایه افکنده بود جمعیت کثیری از نمازگزاران گرد آمده بودند بغض گلوی همه را از پیر تا نوجوان را گرفته بود اشک از چشمان همه جاری بود .
حضرت مولانا عبدالسلام برادر شهید مولانا عبدالقدوس رحمه الله علیه با صدایی بغض آلـود در مـیـان مردم داغـدار ایرانشهـر ضمـن عـرض تسـلـیت و تـیـریک شهادت مولانا عبدالقدوس و مولانا مـحـمـد یوسف فرمودند شهادت یک افتخار است این دو عالم بزرگ را خـداوند پـیـش خـود دعـوت کرده اسـت وبـعـد روایتی بیان فرمدند که حضرت وحشی رضی الله عنه قاتل عموی رسول الله صلی الله علیه وسلم یعنی حضرت حمزه رضی الله عـنـه بـود و جـسـد مبـارک عموی آنحضرت (ص)را مثله مثله کرده بود وقتی توبه کرد رسـول الله (ص) او را بـخـشیـد و خـداونـد اورا هم بخشید اما در این زمان دو نفر بیگناه را بدون چـه جرمی شهید کردند؟ حتی اجساد را هم تحویل ندادند کجاست اسلام ؟ ایشان در قسمتی دیگر ازسخنانشان فرمودند این نهایت یک جنایت وخیانت است آقای گل محمد بامری نماینده ایرانشهر که خود را بلوچ میداند اون روز به من قول داده بود که مشـکلی وجـود نـدارد و صـد درصـد ایـن دو نفر آزاد خواهنـد شد اما بعدها که بسراغش رفتم نه تـنهـا بـه قـولـش عـمـل نـکـرد بلـکـه خیانت هم کرد و حتی جواب سلامم را هم نداد آقای سلیمانی نمـاینده رهبری که اون روز گـفـته بود نگران نباشید مشکلی نیست فقط برادران اطلاعات میخواهند چندتا سوال بپـرسـنـد مـن اینجا بهت قول میدم که آزاد بشند اما بعدا که بسراغش رفتم گفت دیگه از دست ما کاری ساخته نیست حکم از بالا اومده.
شـما که کاری از دستتون بـرنـمی اومـد چـرا اون روز ما را فریب دادید این یک خیانت و جنـایـت اسـت و خـداونـد از خائنیـن و جنایتکاران نخواهد گذشت بنده مطمئن هستم که به خاطر این مطالبی که ایراد کردم کشته خواهم شد اما حقـیـقـت را خدمـت شما عزیزان خواهم گـفـت و ازشما خـواهـش میکنم بـرویـد بـه اونها هم بگویید . اگر چنانچه بدستشان کشته شوم جنـازه ام را درکــوه ون دفــن کنید در همین لحظه شلیک گریه ها سرازیرشد ومردم تکبـیر گفتند شخصی از میان جمعیت برخواست وبـلـند فریاد کشید لعنت برگـُلک بامری و اون سلیمانی آشـغـال پست . . . . مردی دیگرازگوشه ای دیگر فریاد زد خدایا ایـن ظـالـمـان را از روی زمـیـن محـو کـن . . . . مـولانا مردم را به آرامش دعوت کرد و فـرمـود نـبـایـد بـه کـسی توهین کنید با توهین و نفرین هیچ کاری درست نمیشود ایشان مردم را به صبر وپایداری دعوت نمودند و از فضایل صبر بیان فرمودند

محمد عمر بلوچ پهره

http://mybalochistan.page.tl/112.htm
-----------------------------------------------

tisdag 15 april 2008

فیلم تخریب منازل مردم در بلوجستان


آزانس خبری تفتان: ماموران رژیم آخوندی امروز در اقدامی جنایتکارانه منازل بلوجهای اهل سنت را در یکی از مناطق زاهدان با خاک یکسان نمودندلازم به ذکر است که نیروهای سرکوبگر با تمام تجهیزات جنگی کل منطقه را در طول تخریب به محاصره کامل خود داشتند و به کسی اجازه ورود به منطقه مورد نظر را نمی دادند و زنها و بچه ها را به زور از خانه خارج نموده و منازل را روی تمام اثاثیه آوار نمودند.

عفو بين الملل, خواستار پايان دادن به پنهانکاری در باره حکم اعدام


عفو بين الملل, خواستار پايان دادن به پنهانکاری در باره حکم اعدام
*طی سال 2007 در ايران حداقل 317 نفر اعدام شده اند.. 88 درصد احکام شناخته شده اعدام ها در سال گذشته در کشورهای چين, ايران, عربستان سعودی, پاکستان و آمريکا صادر شده است.
آمار سازمان عفو بين الملل در باره احکام اعدام در جهان نشانگر آن است که طی
سال گذشته حداقل 1252 نفر در 24 کشور جهان اعدام شده و 3347 نفر در 51 کشور حکم اعدام گرفته اند. بر اساس تخمين اين سازمان در حال حاضر 27500 نفر در کشورهای مختلف جهان در سلول های مرگ در انتظار اجرای حکم به سر می برند.
اما آمار واقعی اعدام ها در هاله ای از تاريکی قرار دارد و کشورهايی چون چين, مغولستان و ويتنام احيانا بسياری از زندانيان را مخفيانه اعدام کرده اند.
از آنجا که بسياری از کشورها آمارهای رسمی منتشر نمی کنند, آمار واقعی اعدام ها احتمالا بيشتر است. به گزارش امنتسی 88 درصد احکام شناخته شده اعدام ها در سال گذشته در کشورهای چين, ايران, عربستان سعودی, پاکستان و آمريکا صادر شده است.
گزارش عفو بين الملل حاکی از آن است که طی سال 2007 حداقل 470 نفر در چين اعدام شده اند ( 1010 نفر در سال 2006) هر چند اين گزارش يادآوری می کند که آمار واقعی اعدام ها اجتمالا بسيار بيشتر است زيرا چين اعدام ها را بخشی از اسرار دولتی می داند و بنابراين فقط دولت چين می داند که چه تعداد از افراد را اعدام کرده است.
اين گزارش همچنين يادآور می شود که تعداد اعدام ها در آمريکا از 53 نفر در سال 2006 به 42 نفر طی سال 2007 کاهش يافته است اما علت اين کاهش را توقف اعدام ها از ماه سپتامبر سال 2007 در اين کشور می داند. علت توقف بررسی احتمال مغايرت اعدام از طريق تزريق ماده کشنده در رگ زندانی در دادگاه عالی اين کشور با مفاد قانون اساسی است. تصميم دادگاه عالی در اين باره قرار است در سال جاری اعلام شود.
آمارهای عفو بين الملل همچنين نشانگر افزايش اعدام در چندين کشور است. در ايران حداقل 317 نفر اعدام شده اند (177 نفر در سال 2006) در عربستان سعودی 143 نفر (39 نفر در سال 2006) و در پاکستان 135 نفر (82 نفر در سال 2006) عفو بين الملل خواستار پايان دادن به پنهان کاری در زمينه صدور و اجرای احکام است و در گزارش خود با اشاره به استدلال دولت ها مبنی بر اين که اعدام ها با حمايت مردم همراه است, يادآور می شود که مردم حق دارند بدانند به نام آنها چه اقداماتی صورت می گيرد.
عفو بين الملل در گزارش خود آورده است که در طی سال 2007 بسياری از دولت ها اعدام هايی را صورت داده اند که علل العموم يا جنايت و بزه کاری نبوده اند يا دادگاهها پر نقض برگزار شده اند.
اين سازمان به عنوان نمونه به اعدام جعفر کيانی پدر دو فرزند در ماه جولای 2007 در ايران به جرم زندگی مشترک با يک زن اشاره می کند و می نويسد که همسر وی نيز به اعدام محکوم شد اما در اثر اعتراضات جهانی در 17 مارس 2008 از زندان آزاد شد. عفو بين الملل به عنوان نمونه ديگر می نويسد: در اکتبر 2007 جوخه ترور دولتی, يک کارخانه دار 75 ساله را در کره شمالی تيرباران کرد برای اين که او قادر نبود پيشينه خانوادگی خود را در دادگاه تشريح کند و سرمايه شخصی را در کارخانه سرمايه گذاری کرده بود. او متهم بود که پست های رهبری کارخانه را به فرزندانش سپرده و تماس های تلفنی بين المللی داشته است.
دولت عربستان يک فرد مصری به نام مصطفی ابراهيم را پس از محکوم کردن به خاطر جادوگری و توهين به قرآن گردن زد.
در ايالت تکزاس مايکل ريچارد در 25 سپتامبر اعدام شد به خاطر اين که دادگاه حاضر نشد 15 دقيقه تاخير برای پذيرش درخواست تجديد نظر وکلای او در حکم صادره را قبول کند, در حالی که علت تاخير اختلال در کار کامپيوتر بود.
سه کشور ايران, عربستان سعودی و يمن نوجوانان زير 18 سال را اعدام کردند در حالی که هر سه کشور عضو کنواسيون حقوق کودک سازمان ملل هستند که اعدام کودکان را موکدا ممنوع کرده است.
گزارش در عين حال تاکيد می کند که در رابطه اعدام سال 2007 شاهد پيشرفت های مثبتی هم بوده است از جمله اين که حکم اعدام در آلبانی, نيوزيلند و روآندا بطور کامل در رابطه با همه جرايم حذف شد. همچنين قرقيرستان صدور حکم اعدام در دوره صلح را ملغی کرد و از اول ژانويه حکم اعدام در ازبکستان نيز لغو شد.
http://www.roshangari.net/as/ds.cgi?art=20080415032754.html
27 فروردین 1387

lördag 12 april 2008

يک جوان بلوچ به اسم"شرور مسلح" توسط نيروهاي انتظامي رژيم در اطراف ايرانشهر کشته شد

يک جوان بلوچ به اسم"شرور مسلح" توسط نيروهاي انتظامي رژيم در اطراف ايرانشهر کشته شد
فرمانده قرارگاه عملياتي رسول اكرم رژیم در بلوچستان در گزارشی به خبرگزاری حکومتی فارس خبر داد که یک نفر از" مخلان امنيت " در "دامن" از مناطق ايرانشهر توسط نيروهاي انتظامي کشته و سه نفر ديگر دستگير شدند
در اين گزارش همچنين نقل شده است که يکي نفر از نيروهاي انتظامي زخمي شده است- اما سايت خبري تفتان در گزارشي که در هفته قبل (21 فروردين) در اين زمينه منتشر کرده بود , خبر از کشته و زخمي شدن پنج تن از نيروهاي انتظامي رژيم در اين درگيري را داده بود
سایت خبری رژیم " فارس" در باره قتل این جوان چنین نوشت
خبرگزاري فارس: فرمانده قرارگاه فتح و انتظامي سيستان و بلوچستان گفت:
روز گذشته سه نفر از مخلان امنيت در شهرستان ايرانشهر دستگير ويك نفر نيز به هلاكت رسيد.
محمد غفاري امروز در گفتگو با خبرنگار فارس در زاهدان گفت: هفته گذشته و در پايان تعطيلات نوروزي تعداد چهار نفر از سارقين مسلح كه با تشكيل يك باند در منطقه ايرانشهر اقدام به شرارت مي كردند و برخي از آنها سابقه چندين فقره قتل و سرقت مسلحانه نيز در پرونده خود داشتند، به هنگام سرقت در محور ايرانشهر – خاش با پرسنل نيروي انتظامي درگير شدند. وي افزود: رزمندگان اسلام در اين درگيري به علت پر ترافيك بودن محور و احتمال خسارت براي ميهمانان نوروزي، علي رغم اينكه يك نفر مجروح داده بودند به درگيري خاتمه دادند ولي حركات گروه مذكور را كاملا زير نظر داشتند. غفاري خاطرنشان كرد: سحرگاه روز گذشته پرسنل شجاع و قهرمان فرماندهي انتظامي ايرانشهر در اقدامي هماهنگ و با همكاري نزديك معتمدين و ريش سفيدان منطقه دامن، موفق شدند به مخفي گاه اين گروه شرور نزديك و آن را به محاصره درآورده و سركرده آنها را به هلاكت برسانند و مابقي اعضاي باند كه سه نفر بودند را
دستگير و تمامي سلاح و مهمات آنها را به همراه يك دستگاه موتور سيكلت ضبط نمايند.
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8701240075
گزارش رادیو بلوچی اف ام
شنبه، 24 فروردین ماه 1387 برابر با 2008-04-12

مصاحبه راديو پژواک سوئد با مسعود بلوچ در ارتباط با اعدام دو مولوي اهل سنت


تهیه کننده: زینت هاشمی


گزارش ها: مژگان مشکین، محمد عقیلی
اعدام دو مدرس مذهبی در زاهدان -محمد عقیلی
به گزارش دادگستری استان سیستان و بلوچستان، دو مدرس مذهبی که در رابطه با درگیری های آذرماه سال گذشته میان نیروهای جنداله و ماموران امنیتی جمهوری اسلامی در محل چه جمال در منطقه ی ایرانشهرهمراه با یازده نفر دیگر دستگیرشده بودند، بامداد روز چهارشنبه در محل زندان زاهدان به دارآویخته شدند. اضافه کنیم که پیش ازاعدام این دو، در سه شب متوالی یکشنبه، دوشنبه و سه شنبه فیلمی که از اعترافات آنها و سه نفر دیگر تهیه شده بود از تلویزیون زاهدان پخش شد که صاحب نظران معتقدند هدف از آن ایجاد زمینه ی لازم برای توجیه اعدام آنها بوده است.
این تصاویر هنگام پخش اعتراف آنها از تلویزیون زاهدان گرفته شده است دادگستری سیستان و بلوچستان این دو را مخل امنیت اجتماعی که قصد ایجاد تفرقه بین شیعه و سنی را دشاته اند معرفی کرده بود.همچنین این دو متهم به همکاری با گروه جنداله یا جنبش مقاومت مردمی ایران در بلوچستان بودند برای آگاهی بیشترازخبرهای مربوط به اعدام این دو و اطلاعات دیگردراین زمینه ازمسعود


بلوچ، فعال حقوق بشر و مسئول رادیوی محلی بلوچی در استکهلم پرسیده ایم.


اضافه کنیم که براساس گزارش های مختلف به ویژه ازسوی نهادهای حقوق بشری، فشار، بازداشت، شکنجه و اعدام افراد مختلف دراستان سیستان و بلوچستان به ویژه افراد اهل تسنن رو به افزایش است و شرایط پیچیده و دشواری را دراین منطقه ایجادکرده است.
به عقیده ی بسیاری از صاحب نظران بوجود آمدن گروه هایی مانند جنبش مقاومت مردمی ایران یا جنداله سابق که شعار رهایی مردم را می دهد، نتیجه ی فشارهایی ست که توسط جمهوری اسلامی بر مردم این منطقه واردمی شود.
راديو پژواک سوئد